نام : Amandla Stenberg
تاریخ تولد : 1998-10-23
محل تولد : Los Angeles, California, USA
امتیاز طرفداران : 6.314
مشاهده پروفایل بازیگر در سایت
مشاهده جوایز دریافتی

آرشیو کلی فیلم های این بازیگر
دختری که شاهد قتل بهترین دوست دوران کودکی‌اش بدستان پلیس بوده است از طرف جامعه تحت فشار قرار می‌گیرد. اما او در این میان باید برای احقاق حق، صدایش را برای اجرای عدالت به گوش همه برساند…...
دساتان فیلم در رابطه با بیماری ناشناخته‌ای است که بیش از 98 درصد از کودکان و نوجوانان آمریکایی را به کام مرگ می‌کشد و درصد باقی مانده گروهی هستند که توانایی ‌های ویژه‌ای دارند. دولت که به قدرت‌های فرا...
داستان بازی های مرگبار در آینده رخ می دهد. در این زمان حکومتی ستمگر به نام کاپیتول، همه ساله از میان 12 منطقه ای که بر آنها حکمرانی می کند، از هر منطقه پسر و دختری را بر می گزیند تا در یک رقابت خشن با رقبای شان از منطقه های دیگر مبارزه کنند، در حالی که کل مراحل مبارزه از تلوزیون برای مردم پخش شده و در نهایت کسی برنده می شود که تنها فرد زنده مانده در این رقابت باشد. کتنیس اوردین داوطلب میشود تا به جای خواهر کوچکترش که از منطقه آن‌ها برگزیده شده، به مبارزه برود.
آبی و جواهر به همراه سه فرزند خود در شهر ریودوژانیرو زندگی می کنند. زمانی فرا میرسد که جواهر تصمیم میگیرد به بچه هایشان پرواز کردن و زندگی به مانند دیگر پرندگان را یاد دهد. او به این نتیجه میرسد که باید بچه ها را به جنگلهای آمازون برای آموزش ببرد. آبی در تلاش است تا خانواده را با وضعیت جدید و همسایگان جدید در جنگل آمازون آشنا کند. او با مشکل بزرگتری دست و پنجه نرم می کند. جنگل وحشی و هزاران موجود خطرناکی که ممکن است برای خانواده او مشکل ایجاد کند.
کاتالیا هنگامی که سن کمی داشت پدر و مادرش در یک حمله ی خشونت بار به خانه اشان در کلمبیا کشته می شوند و او نزد عمویش بزرگ می شود. عموی کاتالیا به او یاد می دهد که چگونه یک آدمکش سنگدل و بی ترحم باشد. حالا دخترک کوچک تبدیل به زنی مزدور و آدمکش می شود که در ازای دریافت پول افراد را می کشد. در آخرین ماموریتش او به سرنخی می رسد که میتواند او را به کسی که دستور قتل پدر و مادرش را داده برساند و به این وسیله انتقامی که سال ها منتظر گرفتنش بود را بگیرد…
داستان این فیلم در اوایل دهه ی 1990 در جریان است و رابطه ی میان سه نوجوان را به تصویر می کشد که طی تحقیقات پلیس، هر یک خاطره ای متفاوت دارند و این موضوع بر دوستی آن ها تاثیر منفی می گذارد…
مَدی دختری 17 ساله بدلیل بیماری نادری که دارد، تمام شبانه روز خود را در خانه سپری میکند و نمی تواند از محیط مهر و موم شده خانه اش فاصله بگیرد. اما یک روز با دیدن پسر همسایه، مَدی عاشقش می شود و تصمیم میگیرد بخاطر او از جان گذشتگی کند…