نام : Clémence Poésy
تاریخ تولد : 1982-11-30
محل تولد : Châtenay-Malabry, Hauts-de-Seine, France
امتیاز طرفداران : 1.444
مشاهده پروفایل بازیگر در سایت
مشاهده جوایز دریافتی
Clémence PoésyBiarritz International Festival of Audiovisual Programming
آرشیو کلی فیلم های این بازیگر
7.6/10
نامزد 6 جایزه اسکار
یک کوهنورد ماجراجو، که به تنهایی به موآب در یوتا سفر کرده، زیر یک تخته سنگ گرفتار میشود و برای نجات یافتن ازین مهلکه دست به هر کاری میزند......
این فیلم داستان زندگی نقاش و مجسمه ساز سوئیسی یعنی “آلبرتو جاکومتی” را به تصویر می کشد. “جیمز لُرد” در سال 1964 طی یک سفر کوچک به شهر پاریس می آید. این نویسنده ی آمریکایی عاشق نوشتن و هنر است و دوست ه...
هری پاتر در سال چهارم مدرسه هاگوارتز است که بارتی کراواچ پسر نام او را در جام آتش میاندازد و در نتیجه در مسابقات سه جادوگر شرکت میکند و در آن هم تا بردن در مرحله آخر موفق میشود ولی به گورستانی منتقل شده و موجب بازگشت لرد ولدمورت میشود.
ولدمورت قوی تر شده و قدرتش در حال رشد است. در حال حاضر وزارت سحر و جادو و هاگوارتز در کنترل اوست . هری، رون و هرمیون تصمیم گرفته اند کار دامبلدور را به پایان برسانند و بقیه جان پیچ ها را پیدا کنند تا ولدمورت را شکست بدهند. اما برای این سه نفر و بقیهٔ دنیای جادوگری امید کمی باقی مانده است.
8.1/10
دوبله فارسی
جزو 250 فیلم برتر با رتبه 219
آخرین قسمت از سری فیلمهای هری پاتر، در جایی آغاز می شود که هری، رون و هرمیون به دنبال یافتن و نابود کردن سه هورکراکس باقی مانده ی ارباب تاریکی هستند، اشیاء جادویی ای که عمری جاویدان را برای او به ارمغان آورده اند. اما با آشکار شدن یادگاران مرگ، و اطلاع یافتن لرد ولدمورت از هدف هری و دوستانش، نبرد عظیمی آغاز می شود.
آخرین کار دو آدم کش ایرلندی، کن و ری در کلیسایی در لندن، به مشکل بر می خورد ری اضافه بر کشیش مورد نظر، پسر بچه ای را هم می کشد و رئیس آن دو دستور می دهد که به بروژ در بلژیک بروند و منتظر تماس او باشند. در بروژ کن آرام آرام به این شهر تاریخی علاقه پیدا می کند، در حالی که ری هم چنان به خاطر کشته شدن کودک بی گناه، آن هم در اولین کارش، در عذاب وجدان به سر می برد.
فیلم نگاهی داره به ارتباط بین یک استاد فلسفه آمریکایی بازنشسته بیوه و یک زن جوان فرانسوی…
زوجی که منتظر به دنیا آمدن اولین فرزندشان هستند متوجه یک تفاوت دلسرد کننده میان خودشان و زوج طبقه پایینیشان که اتفاقاً آنها هم یک نوزاد دارند، می شوند و…
“ساموئل” از یک دختر (گلوریا) که مادرش او را ترک نموده مراقبت می کند، تا زمانی که دیگر قادر به این کار نبود و تصمیم گرفت تا کودک را به مادرش بسپارد، لذا به لندن جایی که مادرش کار می کرد سفر کرد ولی او را پیدا نکرد، هشت سال بعد در حالی که ساموئل و گلوریا به یک دوستِ جداناپذیر تبدیل شده بودند سروکله ی مادر گلوریا پیدا می شود و…