نام : Jennifer Garner
تاریخ تولد : 1972-04-17
محل تولد : Houston, Texas, USA
امتیاز طرفداران : 2.957
مشاهده پروفایل بازیگر در سایت
آرشیو کلی فیلم های این بازیگر
داستان درباره ی مادری فداکار است که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و اکنون میخواهد از افرادی که به او ضربه زدهاند انتقام سختی بگیرد و…...
در یک پارک تفریحی شگفتانگیز، قوهی تخیل دختری بسیار خلاق به نام جون زنده میشود و او جایی پر از سواریهای شگفتانگیز و حیوانات سخنگوی جالب به نام پارک عجایب را پیدا میکند که در جنگل متروکه شده است و...
این فیلم داستان ران وودروف اهل تگزاس را به تصویر می کشد که در سال 1986 ، آزمایش HIV وی مثبت تشخیص داده شد و وی از آن پس برای بهبود وضعیت افراد مبتلا به HIV تلاشهای زیادی انجام داد و در این راه با مشقت...
همه لیاقت داشتن یک داستان عاشقانهی عالی را دارند. اما برای سایمن این داستان پیچیده است: کسی چیزی از او نمیداند و سایمن نمیداند همکلاسی ناشناسی که آنلاین عاشقش شده، کیست. حل شدن هر دو مشکل برای او خ...
داستان فیلم در مورد مدینای جوان است هنگامی که می بیند وضعیت در خانه پدری در حال بی ثباتی است و دیگر در آن خانه شاد نیست تصمیم می گیرد که زندگی شادی برای خود پیدا کند که…...
داستان فیلم درباره پسری به نام الکساندر است که مایه ی ننگ خانواده اس است و خانواده اش هیچ برنامه ای برای شرکت در جشن تولدش ندارند. الکساندر که شدیداً دلش به حال خودش میسوزد، نیمه شب تولدش برای خود یک ظرف بستنی گردویی میریزد و آرزو میکند تا بقیه ی اعضای خانواده یک روز دردِ زندگی ای را که او خوب با آن آشنا است را تجربه کنند و…
مت مرداک فردی نابینا است که سالها قبل زمانیکه سعی می کرده جان یک پیرمرد را از تصادف با یک کامیون نجات دهد این اتفاق برای او افتاده است. پرتوهای رادیو اکتیو منشتر شده از مواد شیمیایی داخل کامیون باعث این امر شده اما در عوض مت تواناییهای ویژه ای پیدا کرده است. اکنون او بعنوان یک مشاور حقوقی در نیویورک زندگی می کند. اما زمانیکه پدرش به قتل می رسد، او از قدرت و تواناییهایش برای مبارزه با تبهکاران استفاده می کند بنابراین در روز او از بیگناهان دفاع می کند و در شب تبه کاران را مجازات می نماید.
کودکی به نام آنا که از یک بیماری نادر گوارشی رنج می برد ، بطور ناگهانی پس از یک تصادف درمان می شود. اما …
سه زن از سه نسل مختلف به مناسبت روز مادر تصمیم می گیرند تا آخر هفته ای را در کنار یکدیگر بگذرانند، اما…
تام (کوین اسپیسی) یک میلیاردر است که مشغلهی کاری اش او را از همسر دوست داشتنی اش لارا و دخترش ربکا دور کرده است. تام که میخواهد به دخترش ربکا برای تولد 11 سالگی اش کادو بدهد، برای او یک گربه خانگی از یک فروشگاه حیوانات مرموز خریداری میکند، اما یک حادثه عجیب و غریب رخ می دهد و موجب میشود تام به درون بدن گربه برود…
فیلم ماجرای مردی را روایت میکند که به ناگاه بدون اینکه ردی از خودش بگذارد، از دید همه پنهان میشود و در اتاق زیر شیروانی خانهاش میماند. در این مدت غذایش را شبها در میان زبالهها مییابد. او مخفیانه زندگی همسر و فرزندانش و نیز همسایه هایش را نظاره میکند و به تدریج متوجه میشود که او در واقع خانوادهاش را ترک نکرده، بلکه از خودش فاصله گرفته است…