دوبله فارسی
در جریان دادگاه رسیدگی به شکایتی علیه یک شرکت اسلحه سازی، فردی به نام «زیکن فیچ» از طرف شرکت استخدام می شود تا تک تک اعضای هیأت منصفه را شناسایی کند. او در مورد تقریبا همه ی اعضا موارد اتهام برانگیز پیدا می کند و فقط متوجه می شود که دو عامل را نادیده گرفته بوده است یکی «نیک ایستر»، از اعضای هیأت منصفه که نقشه های خاص خود را دنبال می کند و «مارلی»، زنی مرموز که برنامه هایی سرهم کرده تا باقی اعضای هیأت منصفه را هم رأی خودش گرداند…
دو سارق بانک، «جو» و «تری»، به طور اتفاقی با زن سرخورده ی خانه دار، «کیت ویلر» برخورد می کنند و هر دو به او دل می بازند…
خبرنگارى الکلى به نام «چاک»، در آلبیوکرکى نیومکزیکو کار مى‏کند و انتظار فرصتى را میکشد تا موفقیت گذشته‏ى خود را بار دیگر بازیابد . خیلى زود مردى در غارى گرفتار مى‏آید و «چاک» متوجه مى‏شود که فرصت مورد نظرش را به دست آورده است …
سال 2013. امریکا پس از جنگی بزرگ، به صورت سرزمین ویرانی درآمده که مردم آن، گروهی جدا از هم و بدون دولت مرکزی زندگی می کنند. مردی سرگردان (کاستنر) اتفاقا به یک ماشین جیپ اداره ی پست امریکا بر می خورد و یونیفورم پستچی، مرده را می پوشد و با معرفی خود به عنوان پستچی به امید به دست آوردن غذا، شروع به تحویل دادن نامه های پانزده ساله می کند…
یک آدم کش الکلی با یک زن تند زبان آشنا می شود، و فرصتی پیدا می کند تا چند حساب قدیمی را با افرادی تصویه کند…
دندان پزشکی امریکایی به نام «نیک» زندگی چندان روبه راهی با همسر فرانسوی – کانادایی خود، «سوفی» ندارد. تا این که آدم کشی مافیایی به نام «جیمی» به همسایگی آنان نقل مکان می کند…
داستان درباره چند غریبه است که در خانه ای گرفتار شده اند که وقایعی وحشتناک از صد سال قبل به آنجا آمده اند…
دو یتیم در حال عبور از کوه‌های “راکی“، در تلاش برای ادعای میراث خود هستند که در سفرشان با بزرگترین ماجراجویی عمرشان روبرو میشوند …
مردی جوان وسط یک متروی شلوغ به هوش می آید، اما او نمی داند چطوری به آنجا آمده و حتی اسم خودش را هم نمی داند. او یک کوله پشتی دارد و به وسیله آن سعی می کند به دنبال هویت خود بگردد و طولی نمی کشد که متوجه می شود زندگی اش در معرض خطری بزرگ است…
فیلم در مورد پسر بزرگ یک اسطوره‌ی بیسبال است که بهمراه دوست دختر و پدرش عازم یک سفر جاده ای می شوند…
«گینیویر» برای وحدت قبایل و اقوام پراکنده ی شمالی به ازدواج «آرتورشاه» درمی آید. اما خیلی زود او و «لانسلو»، ماجراجوی جوان، به یک دیگر دل می بازند…
آﻧﺠﻼ ﺑﻨﺖ (ﺑﻮﻻک)، ﻣﺘﺨﺼﺺ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮی در ﻣﻨﺰل ﮐﺎر ﻣﻲ ﮐﻨﺪ. در ﻣﯿﺎن ﻣﺸﺘﺮﻳﺎﻧﺶ، ﺷﺮﮐﺘﻲ ھﻢ ھﺴﺖ ﮐﻪ دﻳﺴﮑﺖ ھﺎ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ھﺎﻳﺶ را ﺑﺮای ﮐﻨﺘﺮل ﻧﺰد او ﻣﻲ ﻓﺮﺳﺘﺪ. روزی ﻣﯿﺎن ﻳﮑﻲ از دﻳﺴﮑﺖ ھﺎ، ﻣﺘﻮﺟﻪ وﺟﻮد ﻳﮏ ﮐﺪ ﻣﺨﺼﻮص ﻣﻲ ﺷﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ طﻮر ﻣﺤﻮ و ﻧﺎﻣﺸﺨﺺ، ﺧﺒﺮ از وﺟﻮد ﻳﮏ ﺗﻮطﺌﻪ ی دوﻟﺘﻲ و ﺳﯿﺎﺳﻲ – اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﻲ دھﺪ…