استرالیا
نوبی مردی از طبقه پایین جامعه می باشد که به هرآنچه که در زندگی اش می خواسته دست یافته است. او دارای 11 فرزند می باشد و زندگی شادی را پشت سر می گذارد. تنها مسئله ای که نوبی را آزار می دهد، فقدان برادر کوچکترش سباستین است که از دوران کودکی دیگر او را ندیده. اما پس از 28 سال نوبی موفق می شود برادرش را پیدا کند؛ برادری که حالا عضو سازمان MI6 است…
کارآگاه «میچ پرستون» (رابرت دنیرو)‌، پلیسی است که به هیچ چیز جز شغلش اهمیت نمی دهد. بعد از رخ دادن اتفاقاتی غیر منتظره، او مجبور میشود به همراه یک افسر پلیس که کوچکترین شباهتی به او ندارد، در یک برنامه تلوزیونی پلیسی بازی کند.
سیمبا و نالا صاحب یک دختر بنام کیارا شدند. تیمون و پومبا به عنوان مراقب این بچه انتخاب شدند اما کیارا از دست آنها به راحتی فرار می کند و به سرزمین های ممنوعه پا می گذارد. او در آن سرزمین با بچه شیری به نام کوو آشنا شده و با یکدیگر دوست می شوند. اما او و والدینش نمی دانند که کوو پسر زایرا است. او قصد دارد کوو را با سرنگونی سیمبا به پادشاه تبدیل کند…
“شیرشاه 3” یا “شیرشاه یک و نیم” محصول استودیو دیزنی‌تون و والت دیزنی استرالیا می‌باشد، این پویانمایی از سری پرطرفدار شیرشاه و در ادامه دو شماره موفق پیشین خود به نام‌های «شیرشاه» و «شیرشاه 2 پادشاهی سیمبا» ساخته شده است، در این شماره یک میرکت به نام “تایمون” و یک گراز به نام”پومبا” داستان شیرشاه را از دید خودشان برای مخاطبان تعریف می‌کنند. اما تایمون اصرار دارد که فیلم را به جلو بزند تا به قسمتی برسد که وارد داستان می‎شود، چرا که در اوایل فیلم، آنها حضور نداشتند و از طریق گوینده فیلم، قبل از آغاز سفر سیمبا وارد داستان می‌شوند. همچنین در این شماره با مادر تیمون و عمو مکس هم آشنا خواهیم شد…
ند کلی جوانی نوزده ساله از دوران حبسی که به ناحق محکوم شده آزاد می‌شود و نزد خانواده ایرلندی‌ اش که اکنون در استرالیا زندگی می‌کنند می‌رود آن جا خواهرش مگی را ناراضی از ازدواجش می‌بیند مادرش نامزد یک اسب دزد آمریکائی به‌نام جرج کینگ شده و…
استرالیا، دهه ی 1880. «برادران برنز» به دلیل جنایت و اذیت و آزار مردم از دست قانون فراری هستند. تا این که دو تن از برادرها به نام های «چارلی» (پیرس) و «میکی» (ویلسن) دستگیر می شوند. پلیس بریتانیایی، «سروان استنلی» (وینستون) به «چارلی» پیشنهاد می کند که اگر بتواند برادر سوم، «آرتور» (هیوستن)، را بیابد و بکشد، حاضر است «چارلی» و «میکی» را از مجازات برهاند و…
داستان فیلم در دهه 1950 اتفاق می افتد که مرتل پس از سالها برای مراقبت از مادر بیمارش به زادگاهش در استرالیا بازمیگردد. او یک خیاط لباس های زنانه است که در پاریس به صورت حرفه ای آموزش دیده. حال که او به آنجا بازگشته، سعی در گرفتن انتقام از کسانی دارد که در گذشته باعث شدند کار اشتباهی انجام دهد…
این فیلم نگاهی به زندگی سخت و در عین حال پنهان بازیکنان فوتبال آمریکایی دارد، از جمله صدمات فیزیکی و روحی که به آنها وارد می شود. دکتر بنت اومالو (ویل اسمیت) آسیب شناسی است که زندگی این بازیکنان را مورد بررسی قرار می دهد…
رخ دادن یک سانحه ی نزدیک به مرگ برای مردی به نام دیوید چمبرلین، باعث کشف یک راز بی سابقه می شود که نه تنها سرنوشت خانواده اش را تعیین می کند، بلکه سرنوشت نوع بشر را نیز رقم می زند…
ذهن روانشناسی به نام پیتر باوئر هنگامی که می فهمد همه ی بیمارانش در واقع خیالی و ارواح بوده اند، دچار آشفتگی می‌ شود و…
زوجی استرالیایی به سه گردشگر آمریکایی یکی از افسانه های محلی خود را نشان می دهند. در اولین دیدار با روح، آنها نیروی شروری که قصد خرابکاری دارد را کشف می کنند و…
نوبی مردی از طبقه پایین جامعه می باشد که به هرآنچه که در زندگی اش می خواسته دست یافته است. او دارای 11 فرزند می باشد و زندگی شادی را پشت سر می گذارد. تنها مسئله ای که نوبی را آزار می دهد، فقدان برادر کوچکترش سباستین است که از دوران کودکی دیگر او را ندیده. اما پس از 28 سال نوبی موفق می شود برادرش را پیدا کند؛ برادری که حالا عضو سازمان MI6 است…
صفحات سایت