در جریان جنگ جهانی دوم، اسیر جنگی کلمنز فارل که در اردوگاهی در شرق سیبری به سر می برد، روزی از آنجا فرار می کند و…
«جولیان نوبل»، قاتل مزدور، رفته رفته نگرانی ها و فشارهای حرفه اش را بر جسم و روحش احساس می کند و به این نتیجه می رسد که مشکل او بی رفیقی است. کمی بعد «جولیان» با «دنی رایت» آشنا و دوست می شود اما وقتی «دنی» از نوع کسب و کار «جولیان» باخبر می شود هاج و واج می ماند …
طی دوران وایکینگها، کینن، مردی از دنیایی دوردست، به زمین میآید که و به دنبال او یک هیولای نابودکننده بیگانه، مشهور به مورون نیز پا به زمین می گذارد…
«خانم و آقای لیتل» تصمیم می گیرند به خاطر پسرشان، «جرج»، بچه ای را به فرزندی قبول کنند. آنان در پرورشگاه به موشی به نام «استوارت» بر می خورند که می تواند حرف بزند، راست راست راه برود، لباس تنش کند و تقریبا هر کاری که یک بچه ی آدم می کند، انجام دهد …
در طول جنگ سرد، یک وکیل باتجربه آمریکایی به نام جیمز بی دانوان (تام هنکس)، تلاش دارد تا یک خلبان جاسوس سازمان CIA که در خاک شوروی اسیر شده است را آزاد کند....
تیلدا، پیش از اینکه پدر و مادرش بخواهند پدربزرگ دوست داشتنی اش را بدلیل بیماری آلزایمر به خانه سالمندان بگذارند، تصمیم میگیرد او را به آخرین ماجراجویی اش ببرد، تصمیمی که خانواده اش را تا مرز از هم پاشیده شدن می برد…
هفت کوتوله ی شجاع و مهربان راهیِ سفری ماجراجویانه می شوند تا مرد جوانی را به نام جک نجات دهند…
جین دختر یک راهنمای تور در منطقه آفریقا است که جنگل های منطقه را به خوبی می شناسد. در این میان جین با تارزان همکاری می کند تا از تخریب جنگل توسط کمپانی پدر و مادرش جلوگیری کند…
داستان دربارهی یک دایناسور جوان به نام کوکونات است که به همراه دوستانش به نام اسکار و ماتیلدا در جزیرهای زندگی میکنند. آنها شخصیتهای متفاوتی دارند که این 3 نفر را با بقیه متمایز میکند. یک روز چمن آتشین که یک چمن با ارزش است توسط دشمنان دزدیده میشود و کوکونات و دوستانش برای جستجوی آن عازم سفری می شوند و…
«جان کانستنین» به خاطر ارتباطش با موجودات ماورای طبیعی شهرت دارد. او به خاطر خودکشی یک بار به جهنم رفته است، اما دوباره به زندگی بازگشته تا شاید با انجام اعمال خوب، جایی در بهشت برایش پیدا شود. بعد از داخل شدن در یک سری از ماجراها، او در میابد که شیاطین قصد دارند با شکستن محدودیتها به دنیایی انسانها وارد شوند و او پا در راهی می گذارد که نهایتا به نبرد مستقیم با شیطان منتهی می شود .
گروفالوی کوچک هشدارهای پدرش را نادیده گرفته و پابرهنه به روی برف راهی میشود تا موش بزرگ بدجنس را پیدا کند…
نورویل بارنز مرد کند ذهنی اهل ایندیاناست که با کوشش و تقلا کاری در شرکت بزرگ هادساکر گیر می آورد او پس از خودکشی رئیس شرکت با توطئه ی مشاور شرکت سیدنی ماسبرگر به مقام ریاست می رسد اما برخلاف انتظار ماسبرگر محصول جدید پیشنهادی بارنز هولاهوپ یکی از موفق ترین و پرفروش ترین محصولات شرکت از آب درمی آید.