...
یک هواپیمای باری – مسافری مجبور به فرود اضطراری در صحرا می شود و بازماندگان سانحه می کوشند تا راهی برای نجات پیدا کنند…
داستان معروف پیتر پن پسری که در سرزمین رویاها و افسانه ها با دوستانش زندگی می کند و هرگز بزرگ نمی شود…
مردی جوان که از یک فاجعه در دریا نجات پیدا کرده است به یک سفر پرماجرا و حماسی کشیده می شود. وی در حالی که همچنان در دریا آواره است، با یک بازمانده دیگر ارتباط برقرار می کند و این بازمانده کسی نیست جز یک ببر بنگال ترسناک !
کتنیس دو بار از «بازیهای مرگبار» جان سالم به در برده اما همچنان در امان نیست. «کنگره» عصبانی و به دنبال انتقام است، آنها فکر میکنند کتنیس باید تاوان ناآرامیها را بپردازد و از آن بدتر، رئیس اسنو به صراحت گفته که هیچکس در امان نیست، نه خانواده کاتنیس، نه دوستانش و نه مردم «منطقه 12» …
دو مرد که در موقعیت عجیبی با هم آشنا شده اند،در ابتدا به جای دو سارق و سپس به جای ماموران سرویس مخفی اشتباه گرفته می شوند…
داستان فیلم درباره جوانی به نام گری اگزی آنوین تارون ادگرتون است که پدرش را بر اثر یک حادثه از دست داده است، اما همچنان اشراف زادگان را مقصر در مرگ پدرش می داند و از هر فرصتی برای ضربه زدن به آنها استفاده می کند. با اینحال زندگی پر دردسر اِگزی هنگام آشنایی با هری هارت کالین فیرث دستخوش تغییر می شود. هری عضو یک سازمان مخفی خصوصی به نام کینگزمن است که وظیفه برقراری امنیت به سبک و سیاق خودشان را دارند…
یک جاسوس باید اختراع جدید و ابرقدرتش را برای دفاع از ساختمان کنگره شهر در برابر یک دانشمند دیوانه به اسم سایمون بارسینیستر تست کند و…
امریکای مرکزی. سرگرد آلن شیفر و تیم ورزیده ی سربازان منتخبش مأموریت می یابند تا چند سرباز اسیر ارتش امریکا را نجات دهند. در جنگل های انبوه، حادثه های عجیبی اتفاق می افتد. موجودی نامرئی و ناشناخته، که از سیاره ای دیگر به زمین آمده، افراد را یکی یکی شکار و سربه نیست می کند.
گروهی از جنگجویان زبده، در حال سقوط آزاد به هوش می آیند و موفق می شوند با استفاده از چتر نجات در یک جنگل فرود آیند. طولی نمی کشد که آن ها در می یابند روی یک سیاره دیگرند و اکنون موجوداتی بیگانه به دنبال شکار آنها هستند. اکنون تنها راه آنها برای زنده ماندن در این بازی مرگبار، همکاری است.
لس آنجلس، سال 1997. کارآگاه هریگان و گروه ضربت ضد مواد مخدرش، در میانه ی زدو خورد شدید بین دارو دسته ی قاچاقچی های جاماییکایی و کلمبیایی گیر افتاده اند. هنگام درگیری با دارو دسته ی کلمبیایی ها، موجود مرموزی وارد صحنه می شود و قاچاقچی ها را قتل عام می کند. جاماییکایی ها با استفاده از این فرصت، به رئیس قاچاقچی های کلمبیایی حمله می کنند ولی آنان نیز به دست آن موجود نیمه نامرئی به قتل می رسند…
داستان درباره یک بچه هیولای بامزه است که پدرش انسان و مادرش یک هیولا است، اما حالا هم از طرف انسان ها و هم هیولاها مورد هجوم قرار گرفته و…...