1999
محدوده سال انتشار :
در سال 1799 بازرس «ایچابود کرین» از پلیس نیویورک بر خلاف میلش به شهر کوچکی به اسم اسلیپی هالوو فرستاده می شود تا راز یکسری قتل ها را که در آنجا اتفاق افتاده حل کند. جسد تمام قربانیها در وضعیت بدون سر ...
«کریگ شوارتس»، عروسک گردان خیابانی، با اصرار همسرش، «لوته»، در شرکت لستر به مدیریت «دکتر لستر» کاری می گیرد؛ شرکتی که در طبقه ی هفت و نیم یک برج اداری قرار دارد. روزی «کریگ» یک در پنهانی را کشف می کند...
توماس ای. اندرسون مردی است که زندگی دوگانه‌ای دارد. در روز او یک برنامه نویس یک شرکت نرم افزاری است و شب‌ها هکری تحت عنوان نئو. نئو همیشه به دنبال فهمیدن حقیقت زندگی‌اش بوده است، اما حقیقت خارج از تصو...
«برگمن» به همراه «مایک والاس» تهیه‌کننده‌ی یک برنامه‌ی خبری جنجال برانگیز در کانال CBS به نام «شصت دقیقه» هستند. او همواره به دنبال سوژه‌های داغ و دردسرساز می‌گردد که در این حین به یک پرونده‌ی مشکوک د...
«اجکوم» سر نگهبان بخش محکومان مرگ یک زندان ایالتی است. یکی از زندانیان، سیاه پوست تنومند و قوی هیکلی به نام «جان کافی» (دانکن) است که به اتهام قتل دو دختر بچه، به اعدام محکوم شده، در حالی که نیروی خار...
فیلم داستان یک روان‌شناس کودکان به نام مالکوم کرو را روایت می‌کند که سعی در بهبود وضعیت یک کودک دارد. این پسر کوچک که نامش کول است ارواح را می‌بیند و از این موضوع می‌ترسد. کرو با او دوست می‌شود و سعی ...
«جیک رودل» (مگوایر)، پسر یک مهاجر فقیر آلمانی، در میزوری بزرگ شده است. «جک بول چایلز» (آلریش)، پسر مزرعه دار محلی، مثل برادر به «جیک» نزدیک است. وقتی در جنگ داخلی، مزرعه نابود می شود و پدر «جک» به دست...
شیکاگو. شبی در یک مهمانی، مردی از طبقه ی کارگر به نام «تام» (بیکن) به شوخی از خواهر زنش، «لیزا» (داگلاس) می خواهد که او را هیپنوتیسم کند. «تام» خیلی زود برآشفته از خواب مصنوعی می پرد و از همان شب، و ر...
«ژنرال جو کامبل» (کرامول) از فرماندهان شایسته ی ارتش و ظاهرا شخصیتی بی عیب و نقص است. وقتی که دختر ژنرال، «سروان الیزابت کامبل» (استفانسن) به طرز فجیعی به قتل می رسد، او دچار بحران شخصیتی و سیاسی می ش...
زني مسن که شوهر محترم و بسيار ثروتمندش اخيرا مرده است، «تام ولز»، کارآگاه خصوصي را استخدام مي کند. وظيفه ي «ولز» تحقيق درباره ي فيلمي پنج دقيقه اي و هشت ميلي متري است که در گاوصندوق شوهر پيدا شده و طي...
«خانم و آقای لیتل» تصمیم می گیرند به خاطر پسرشان، «جرج»، بچه ای را به فرزندی قبول کنند. آنان در پرورشگاه به موشی به نام «استوارت» بر می خورند که می تواند حرف بزند، راست راست راه برود، لباس تنش کند و تقریبا هر کاری که یک بچه ی آدم می کند، انجام دهد …
صفحات سایت