یک سرباز جنگ جهانی دوم به طور تصادفی در زمان سفر کرده به زمان حال در لس آنجلس میرود، او تلاش میکند راهی برای بازگشت به کنار همسرش در سال 1918 پیدا کند.
فیلم داستان هیجان انگیزی از قاچاق انسان در کشور آرژانتین را روایت میکند…
جیمی، یک تصویرگر بی پول که بدهی های زیادی دارد، در حالی که هم اتاقی اش از شهر بیرون رفته تصمیم میگیرد برای تعطیلات خود آشپزی کند اما همه چیز اشتباه پیش می رود…
“Fear, Inc” یک شرکت مخوف است که کارش ترساندن آدمهاست، اما زمانی که قرار است “جو فاستر” و دوستانش را بترسانند آنها میفهمند که این شرکت بیشتر ازینکه آدمهارا بترساند آنهارا وارد بازی مخوفی میکند…
داستان فیلم در مورد یک دانشجو می باشد که کودکیِ دردناکی داشته و این موضوع هنوز هم در زندگی اش تاثیرگذار است. یک کابوس تکراری دوباره شروع می شود و او را مجبور می سازد تا با گذشته اش مقابله کند و ایمانش را بازگرداند…
فیلم ماجرای مردی را روایت میکند که به ناگاه بدون اینکه ردی از خودش بگذارد، از دید همه پنهان میشود و در اتاق زیر شیروانی خانهاش میماند. در این مدت غذایش را شبها در میان زبالهها مییابد. او مخفیانه زندگی همسر و فرزندانش و نیز همسایه هایش را نظاره میکند و به تدریج متوجه میشود که او در واقع خانوادهاش را ترک نکرده، بلکه از خودش فاصله گرفته است…
در شهر لندن، یک محقق خصوصی که در حال کار بر روی پرونده یک شخص گمشده می باشد، در دنیایی از توطئه های سیاسی و تعصبات مذهبی گرفتار می شود…
عثمان شاءشماز که در یکی از محله های متوسط استانبول زندگی میکنه، کارآفرینی کوچیک است و در حالیکه از یک طرف مشغول فروختن اجناسی که از شرق دور آورده، هست از طرف دیگر هم در تلاشه تا برای اجناس منفجره ای که اختراع و حق ثبتش متعلق به خودش است، سرمایه گذار پیدا کرده و پولدار بشه. عثمان که بخاطر اثبات کردن خودش به بابای دختری که دوستش داره وارد ماجراهای مختلفی میشه، در کنار خودش بزرگترین دستیارانش که شامل دست راستیش ارکان و دختر دوست خانوادگیشون، سونگول است رو داره. عثمان در این راه سخت اما جذاب، اینو میفهمه که اساسا پولدار شدن زیاد هم در دوردست نیست…
فیلم کوتاه ساخته شده که کاراکتر “ثور” در آن با یک کارمند رسمی استرالیا در مورد “کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی” به گفت گو می پردازند…
این فیلم داستان مایکل بویم قدرتمند است، روایت مبارزه برای زندگی با داشتن عشق و ایمان…
“دارسی” پس از اینکه پسره خود را از دست می دهد، برای تسکین غم و اندوهش به همراه دوستانش به سراسر جنوب سفر میکنند…
یک بازیگر به نام “کسیدی” برای کسب شهرت و رسیدن به هالیوود احتیاج به مقداری پول دارد، لذا وارد یک نوع تجارت الماس به وسیله ی مادر نامزد خود میشود و…