The Golden Compass
دختر یتیمی به نام لایرا که نزد عمویش لرد عزرییل در محیطی دانشگاهی زندگی می کند، از مدیر دانشکده قطب نمایی ‏زرین هدیه می گیرد که حقیقت را به او نشان می دهد. در میهمانی که به افتخار ورود ماریزا کالتر حامی دانشگاه برپا ‏شده، کولتر از رئیس دانشکده درخواست می کند تا لایرا را به عنوان دستیار در اختیار او بگذارد. همزمان یکی از ‏دوستان لایرا به نام راجر ناپدید می شود. لایرا شایعاتی مبنی بر دست داشتن شورای عالی در این ‏کودک ربایی شنیده و زمانی که با پیشنهاد مشکوک خانم کالتر مبنی بر سفر به شمال با کشتی پرنده او دریافت می کند، ‏بلافاصله می پذیرد. چون شنیده ها حاکی از آن است که بچه های دزدیده شده در مکانی مخفی در قطب شمال نگهداری ‏می شوند…