فیلم بر اساس رویداد واقعی در سال 1985 ساخته شده و داستان خدمه کشتی یخ شکن روسیه ای را روایت میکند که کوه یخ بزرگی را کشف کردند. زمانی که آنها تصمیم داشتند از آن کوه یخ بعنوان پوششی در برابر شرایط آب و هوا استفاده کنند، با آن برخورد میکنند و…
فیلم داستان دختری است که بر اثر یک حادثه اسب سواری بینایی اش را از دست داده است. چارلز، یک مربی حیوانات تصمیم میگیرد یک اسب مینیاتوری را آموزش دهد تا همیشه همراه این دختر باشد و…
زمانی که یک مرد مجبور میشود به دنبال گربه گمشدهی همسرش بگردد، با عناصر حواس پرت کننده و خطرناک محلهشان روبرو میشود که او را مجبور به مقابله با ترس ها و همینطور تغییر شیوه زندگی اش میکند…
یک افسر پلیس که حتی با مرگ هم متوقف نمی شود به خیابان ها باز می گردد تا به مبارزه با جرم و جنایت مشغول شود …
بعد از یک تصادف در آزمایشگاه، و انتشار ویروسی خطرناک، دو مامور امنیتی باید با صدها نفر از افرادی که در آزمایشگاه کار می کردند و اکنون به جانورانی ترسناک تبدیل شده اند، مبارزه کنند.
فیلمی درباره مبارزان و دانشمندانی که در آمستردامِ زمان آینده دور هم جمع می شوند تا از واقعه وحشتناکی در گذشته که منجر به نابودی زمین توسط ربات ها میشود، جلوگیری کنند…
یک داستان فانتزی که در نیمه اول قرن 19 ام جریان دارد و درباره راهبی به نام “ایوان” است که باید با نیروهای پلید و شیطانی که قصد دارند او را از خدا دور کنند، در صومعه اش مبارزه کند…
این فیلم مستند بازگوی یک رویداد واقعی در اوایل دههی 60 میلادی میباشد. انزو فراری یک مسابقهی اتوموبیلرانی در حد مرگ و زندگی با هنری فورد در یکی از میدانهای شهر فرانسه به نام لو مان به راه میاندازد. قوانین مسابقه در این شهر به این صورت است که مسابقهدهندگان به مدت 24 ساعت باید با هم به رقابت بپردازند و…
یک عکاس دوستان نزدیکش را برای تفریح و جشن گرفتن ازدواجش که بزودی برگزار میشود، به عمارت خانوادگیشان در «گوا» دعوت میکند و…
فیلم داستان مادری است که با تمام وجود سعی میکند زندگی بهتری برای دخترش فراهم کند…
فیلم که بر اساس داستان واقعی ساخته شده است در مورد “سارا گلد” کارمند آژانس حمایت از حیوانات می باشد. این آژانس وطیفه تامین رفاه زندگی حیوانات را برعهده دارد. سارا بعنوان مامور مخفی در قالب یک کارآموز به مکانی مشکوک بنام “کارخانهی توله سگ” میرود که توسط یک فرد مرموز اداره می شود…
آلیس در راکون سیتی بیدار می شود و در میابد که زامبی ها همه جا هستند و تمام شهر آلوده شده است. او با کمک جیل ولنتاین و کارلوس اولیورا باید راهی برای خارج شدن از شهر بیابد، زیرا قرار است تمام شهر با یک موشک هسته ای منهدم شود.