نقد فیلم لوگان
لوگان از آن دست فیلم هایی است که در دنیای بلاک باسترهای ابرقهرمانی مثل کورسویی از نور است که باعث می شود نه فقط طرفداران کمیک بوکها بلکه همه در برابر آن بایستند و کلاه از سربردارند.
لوگان به بیان ساده تر شوالیه تاریکی مارول است و قرار است در آخرین ایستگاه خود با قدیمی ترین دشمن ابدی بشر دست و پنجه نرم می کند… زمان…
ولورین به شدت و سرعت و به معنای واقعی کلمه رو به زوال است قدرت بهبود بدنش بسیار کند و ضعیف شده است و برای به دست آوردن پولی که بتواند به همراه چارلز در سال های آخر عمر مخفی شود به عنوان راننده ای ساده کار می کند.
ولورین گرگ خسته ایست که به دنبال یک بلندیست تا زوزه ی مرگ بکشد و بمیرد و از طرفی چارلز که به علت پیری دیگر توان کنترل مغزش را ندارد به سلاحی خطرناک تبدیل شده و مراقبت از او یکی از آخرین دلایل ادامه دادن ولورین است.
در این دنیای آخرالزمانی خبری از جهش یافته ها نیست آنها ناپدید شده یا شکار شده اند و حاصل تمام فعالیت های مردان ایکس یا به عبارت دیگر مردان چارلز اگزاویر به پوچی ختم شده است.
لوگان هر آن چیزی که یک فیلم ابرقهرمانی نیست هست.
تلاش برای به دست آوردن آرامش به دور از جنجال، سقف خواسته های لوگان است و متعاقبا لحظاتی کوتاه برای داشتن یک زندگی انسانی هم محکوم به ویرانی و فناست.
در این دوره از زندگی داشتن شجاعت و مهمتر از همه چیز خوب ماندن کار سختی است و این مهمترین چالش ولورین در آخرین شعاع باقی مانده از نورش است.
لوگان فیلم حرافی نیست اما هرچه می گوید و هرچه می کند زخم می زند تلاش ولورین برای این که چارلز بداند یک کلون شبیه به لوگان به او حمله کرده است مثل شلیک گلوله درد دارد اما جمله پایانی چارلز تیر خلاص است… قایق تفریحی…
او در مسیر از دست دادن چارلز قادر نیست جز چند کلمه چیزی بگوید و بغض لوگان در کنار قبر چارلز ویرانگر است.
تلاش برای رساندن ایکس 23 به عدن که نام آن را از کمیک بوک های ایکس من خوانده و باور کرده به این دلیل نیست که به حرف او باور دارد به این دلیل است که لوگان به سادگی خسته است.
تلاش لوگان برای فهماندن این که واقعا چنین جایی وجود ندارد در واقع چالشی است بین عدم باور ولورین به آنچه که بوده و هست و ایمان جهش یافته های جدید است به آنچه که مردان ایکس بودند و هستند.
و در پایان وقتی لوگان جهش یافته های آزمایشگاهی را می بیند برای آخرین حمله ی یک گرگ پیر آماده می شود و با تزریق ماده ایکس در دز کشنده می تازد او جان خود را می دهد تا ایکس 23 که وارث ژنتیک لوگان است به همراه دوستانش فرار کند.
او در بستر مرگ به ایکس 23 می گوید آنچیزی نباشد که از او ساخته اند…
کج کردن صلیب بر روی قبر لوگان به شکل ایکس بیانگر چیزی بود که ولورین واقعا بود ایکس من و البته نسل به جا مانده پایه گذار جهش یافته های جوان می شود که میراث ولورین است در مرثیه لوگان