بررسی محتوا و فرم
معرفی فیلم متخاصمان، Hostiles
محصول آمریکا، 2017
ژانر: وسترن، اجتماعی، انتقادی
امتیاز: 7.2 از 10
133 دقیقه
نویسنده و کارگردان: اسکات کوپر
بازیگران: کریستین بیل، رزاموند پایک، وس استودی، جس پلومنز، آدام بیچ، بن فاستر، روری کوچرین، جاناتان میجرز، دیوید میدهاندر، تیموتی شالموت.
ماجرای فیلم: سال 1892 است. رزالی کوئید (رزموند پایک) و خانوادهاش که در مزرعهای دور از شهر زندگیمیکنند، از سوی یک گروه شورشی آپاچی مورد حمله قرار میگیرند. در این حمله همسر و سه فرزند رزالی کشته میشوند. در صحنهی بعد سروان جوزف بلاکر (کریستین بیل) را مشاهده میکنیم که با گروهی از سربازان خود در حال ماموریت است و در این ماموریت از آزار و اذیت سرخپوستان دریغ نمیکند. سروان بلاکر همراه با اسرای سرخپوست به کمپ نظامی خود باز میگردد و در آنجا متوجه میشود که ماموریت جدید وی اسکورت سرخپوستی به نام شاهین زرد (وس استودی) و خانوادهی وی به منطقهی مونتاناست. شاهین زرد رییس قبیلهی شایان بوده و دشمنی دیرینهای با سروان بلاکر دارد. بلاکر در ابتدا از انجام ماموریت ابا میکند، اما با توجه به این که این ماموریت ابلاغ رییس جمهور است و فرجام بازنشستگی وی نیز در گرو انجام این کار است به اکراه میپذیرد. در میانهی راه به مونتانا، سروان بلاکر و همراهانش به مزرعهای میرسند که در آن خانوادهی رزالی کوئید کشته شدهاند. او را که تنها مانده بر میدارند و به سفر ادامه میدهند و در این سفر اتفاقات چالشبرانگیز زیادی میافتد که ماجرای اصلی فیلم را تشکیل میدهد.
نقدی کوتاه: «متخاصمان» وسترنی است خوشساخت که مضمون اصلی آن نقد نژادپرستی است. داستان فیلم در بارهی وضعیت سفیدپوستان و سرخپوستان نسبت به یکدیگر است و این که نبرد میان مهاجمان سفیدپوست و بومیان سرخپوست به کجا انجامید و در این نبرد چه کسی محق بود و چه کسی ظالم. البته فیلم «متخاصمان» پاسخی قطعی به این پرسشها نمیدهد و خوشبختانه داعیهدار این که پاسخها را میداند هم نیست و هنر فیلمنامهنویس و کارگردان یعنی اسکات کوپر این است که مخاطبش را بلاتکلیف میگذارد و به او چنین القا میکند که هیچ قطعیتی در مورد چیستی و چرایی این ناهنجاریها وجود ندارد.
ورود اروپاییان به قارهی آمریکا از دید خودشان مهاجرت بود و از دید بومیان سرخپوست تجاوز. این که در جریان این مهاجرت تمدنساز حق با چه کدام طرف بوده پاسخی قطعی ندارد و هرچه هم که قوم غالب یعنی انگلوساکسونها امتیازات ویژهای برای بازماندگان بومی در نظر بگیرند_ چنان که امروزه در برخی کشورها همچون استرالیا و نیوزیلند چنین کاری میکنند_ سودی ندارد چون آن تمدن بومی تا حدی زیاد مضمحل و در تمدن قوم برتر استحاله شده است و از طرف دیگر بازماندگان بومیان نیز از اجداد خود جدا هستند و اگر ظلمی بر اجداد آنان رفته، جبرانناپذیر است. فیلم «متخاصمان» به جای درگیر شدن در این مطالب بر نکات دیگری تمرکز میکند از جمله این که: توحش و بیرحمی نه صفتی است مربوط به یک قوم که صفتی است فردی و هرکسی اعم از این که سفید باشد یا سرخ یا سیاه میتواند اسیر توحش باشد و این که آنچه انسانها را نسبت به هم متخاصم میکند، نداشتن ارتباط است چنان که در جریان سفر گروه رنگرنگ این فیلم به مونتانا، فرصتی برای ارتباط آدمهایی با رنگ پوستهای متنوع پیش میآید و این فرصت دیدگاه آنان را نسبت به هم عوض میکند. نکتهی ظریفی که در ارتباط میان سروان بلاکر و شاهین زرد وجود دارد این است که در این ارتباط و برخلاف انتظار بینندهی انگلیسیزبان، زبان غالب، زبان سرخپوستی است و نه انگلیسی؛ گویی سازندهی فیلم از مخاطب میخواهد که به زبان مغلوبان یا کسانی که میپندارد وحشیاند گوش بدهد و ماجرا را از دید وی بنگرد. فیلم تصاویر قابمانندی از طبیعت بکر و کوهستانی مونتانا دارد. در بستر این طبیعت وحشی است که آدمهای دور از یکدیگر داستان، بنا بر نیاز غریزی که به یکدیگر پیدا میکنند، به هم نزدیک میشوند و روند این نزدیکی محور اصلی فیلم را تشکیل میدهد.
ساختار «متخاصمان» بر اساس الگوی «سفر» قرار دارد. مطابق این الگو که بیشتر در قصههای شرقی به کار میرود، سفر باعث ارتقای شخصیت مسافری میشود که همچون سالکان اهل دل راه میسپارند تا به کمالی برسند که در ابتدا فاقد آنند. البته فیلم در پی فریب بیننده و دلخوش کردن وی به اخلاقیاتی که در عالم واقعیت جایی ندارند نیست. باید گفت که در «متخاصمان» فرآیند تغییر نگاه سروان بلاکر و برخی یاران وی نسبت به وضعیت بغرنجی که درگیر آنند به خوبی تصویر میشود، اما سرخپوستان از این مزیت بینصیب میمانند و این اشکالی است که بیشتر منتقدان بر آن انگشت گذاشتهاند.
«متخاصمان» علیرغم داشتن بنمایهی معناگرا و اندیشگی از صحنههای اکشن و مهیجی که به تناوب در فیلم ظاهر میشوند خالی نیست و همین تناوب ضربآهنگی ویژه به فیلم بخشیده است که مانع از ملالت مخاطب میشود و او را پای تماشای فیلم نگه میدارد. به تمام مزایای «متخصامان» بیفزایید بازی مسحورکنندهی «کریستین بیل» را که خیلی خوب در نقش سروان بلاکر فرومانده از جنگ و مستعد تحول فرو رفته و خلق این شخصیت خاکستری متمایل به سپیدی، به یکی از عوامل اصلی جذابیت فیلم «متخاصمان» تبدیل شده است.
نقد فیلم متخاصمان
«متخاصمان» (Hostiles) فیلمی سخت است که لحن تلخ و افسردهاش در سرتاسر فیلم نمایان است. «کوپر» موضوع را با جا دادن چند صحنه که فیلم را از افسردگی در بیاورند، بیارزش نمیکند. این فیلم با مسائل مهم دست و پنجه نرم میکند. در صحنهای، وقتی «بلاکر» و «رزلی» در زیر یک خیمه قرار میگیرند، صمیمیت آنها (که چیز جنسی را شامل خود نمیکند) که مربوط به عشق نیست، بلکه مربوط به دو روح تنها و دلشکسته است که در تاریکی شب به هم رسیدهاند، نمایان میشود