BluRay 1080p Full HD
[jmliker]

دانلود فیلم Hereditary 2018

7.3 /10

هشدار به بشریت

آگوست 25, 2018

نقد فیلم Hereditary (میراثی)

این فقط یک نقد و تنها یک دیدگاه شخصی است و ممکن است با عقاید شما مغایرت داشته باشد پس لطفا نظر خودتونو توی پاسخ بدین بلکه نظر من تصیحیح یا کامل بشه. ممنون

**حاوی اسپویل**

در ابتدا باید گفت بسیاری از پایان بندی فیلم خوششان نیامده که واضح است چون قرار نیست تمام فیلم ها با عروسی یا خنده و شادی تمام بشه و همه برن خونه هاشون!

پایان فیلم که شباهت بسیار زیادی به پایان فیلم the witch داره دارای تم و مهنای خاصی است که در انتها به توضیح آن میپردازم:

خانواده

در تمام دوران ها انسان ها داری نقاط ضعف بسیاری بودند و در این سال ها اون ها کم کم نمایان میشه. علایق های مختلف بوجود می آیند و طمع و حرص انسان ها رو افزایش می دهند. خانواده شمال 5 نفر بوده. مادر که نماد زندگی آوری و ساخت و بنای دنیاست که همینطور به خانه سازی مینیاتوری نیز علاقه دارد. پدر که نماد منطق و علم است و با توجه به اینکه در فیلم اشاره ای لفظی نمی شود ولی در صحنه ایی که بصورت ایمیل از یکی از همکارانش درخواست کمک برای درمان همسرش می کند میبینید که عضو اتحاده ایی از روانشناسان می باشد.روانشناسان دشمن سرسخت خرافات و ماورائ طبیعه هستند و با همه چیز بطور منطقی برخورد کرده و کار اصلی آنها مشاهده و بررسی رفتار انسان هاست. دختر خانواده نماد بیماری و زخم های بشر است. بیماری ذهنی و روانی و یا جسمانی. در فیلم هیچگاه صحبت از اینکه دختر خانواده داری بیماری است نمی شود ولی بیننده احساس می کند که دختر مشکلی دارد یا اینکه یک عقب مانده ذهنیست. انتخاب فرد بیمار در قالب جنس مونث یک حقه است که نظر فمینیستی کارگردان را می رساند و تمام درد عالم را در زنان می بیند. این دید اشتباه است! و اما مادر بزرگ که به تازگی مرده است. نماد گذشته و تمام مطعلقاتش می باشد. کتاب ها مختلف که نشانه علم و ادب قدیمیست، عکس ها، یادگاری های روی دیوار، خاطراتی که در فیلم گفته می شود همه نشانه از گذشته است.میتوان بیشتر به آن از سمبل جهالت های بشریت در گذشته هم نام برد که گریبان انسان در زمان کنونی گرفته وباعث عذاب اوست. در نهایت پسر خانواده که به شخصه به آن مثل یک هشدار نگاه می کنم. انسانی کنونی که در تکنولوژی(پیام های دوستش در مورد مصرف مواد و…) ، فساد(نگاه هیز به بدن دختر همکلاسی صندلی جلویی و علاقه به ایجاد رابطه با اون و مصرف مواد) ، ترس(ترسی ناگهانی از حیوانی مرده در جاده و عذاب وجدان بخاطر اعمال ناشایست یا همان قتل خواهرش) ، غفلت(بی توجهی به خواهرش توی پارتی و توی جاده)و… . سگ خانواده که نماد زمین و حیوانات اطراف ما هستند که در پایان سگ مرده بود ولی هیچوقت نفهمیدیم چطور. همانطور که دنیای اطرافمان در واقعیت در حال نابودیست.

خانواده کلسیون کاملی از تمام دوران بشریت است!

ابتدا

ابتدای فیلم تماما اتفاقات و حوادث روتین جامعه است. مرگ، گریه، خانواده، فساد، سازندگی، سوگواری از دست رفتگان، حرکت رو به جلو و… تا اینکه پسر خانواده از همه چیز دست می کشد و در پارتی بواسطه انجام گناه غفلت می کند(پدر در صحنه حضور ندارد و نمی داند پسر کجاست و بعدها به وسیله مادر می فهمد. مادر به او زنگ می زند ولی پسر جواب نمی دهد. پسر ، خواهرش را رها می کند. تمام اینها موجب میشود که حادثه رخ دهد.

پ.س: وقتی با دختره رفت تو اتاق فک کرد که می خوان برن اتاق خالی ولی دوتا پسر دیگه تو اتاق بودن و پسره حالش گرفته شد (: (انجام گناه که سرانجام نداشت جز حادثه که از آخر اصلا خبری از دختره نبود چون میشه اونو به عنوان یه وسیله دونست برای گمراهی)

حادثه

غفلت و گمراهی انسان امروزی موجب مرگ انسان های ضعیف و در رنج میشه.

تا اینجا ضعیف ترین فرد دختره بوده که میمیره. و حالا نوبت به انسان امروزی میرسه.

میانه و پایان

پدر(منطق) درگیر حوادث رخ داده شده میشه و سعی میکنه اونو با دیوانه نشان دادن همسرش منطقی جلوه بده حتی بعد از دیدن تکان خوردن لیوان.در پایان هم کشته میشه(سوزانده میشه همانند جهنم) چون یک انسان منطقی است و به خدا ایمان ندارد با وجود اینکه نشانه هایی را دیده.

مادر وسایلش رو خراب میکنه و سعی می کنه از پسرش که تنها ساخته با ارزش اونه محافظت کنه حتی با سوزاندن خودش به وسیله دفتر نقاشی! در پایان مادر تحت سلطه شیطان در می آید و خودش را می کشد و سرش را با یک طناب می برد(دلیل در *).

پسر دچار عذاب وجدان شده و نشانه هایی رو میبینه مبنی بر اینکه چیزی در انتظارشه.

پ.س: اونجا که بازتابشو توی آینه دید که داشت می خندید یاد جمله ایی توی سریال وست وورلد افتادم(اگه مال کتابی چیزیه بگین لطفا):

” گفتند دو پدر وجود داشته…یکی در بالا، یکی در پایین…دروغ می گفتند. تنها شیطان بود.وقتی از پایین به بالا نگاه می کردم انعکاسش رو دیدم که داشت به من می خندید”

و در انتها می میمره و شیطان جای اونو می گیره.

دوست مادر بزرگ و آدم های ایستاده و نظاره گر

حقیقتا دیگر به جز پیروان شیطان به چیزی دیگه ایی فکر نمی تونم بکنم. انسان هایی گمراه که پیرو شیطان اند و به او کمک می کنند.

*سکانس پایانی:

پسر از ترس خوش را به پایین پرت می کند(خودکشی که نشانه ضعف است) و روح شیطانی در او ظاهر می شود.

(نکته ریز: پسر مُرد و شیطان رفت توی بدنش پس خواهرش مرده بوده و احتمالا توسط مادربزگه کشته شده بوده. این تمام رفتارهای خواهر از جمله نقاشی ها تاریک و سیاه از جلوه های سیاه انسان ها و ساخت عروسک های چوبی عجیب و ناقص رو توجیه میکنه چون اون در اصل همون شیطان بوده)توجه: این نمادین بودن خواهره به عنوان انسان های ضعیف و در تملک شیطان رو رد نمیکنه!

صحنه آخر بهترین صحنه فیلم.

جایی که انسان های گمراه مجسمه ایی چوبی را می پرستند که بشدت شبیه به حضرت مسیح است(پیامبری بخاطر چوب بلند چوپانی، تاج تیز یا مان سیم های تیغ دار دور سر حضرت مسیح) که یک کنایه است به دین مسیحیت بخاطر گمراه بودنشان(این نظر کارگردانه) و خادم پیرزن(شباهت به کشیش دارد) همگی به مجسمه سجده کرده اند و میپرستنش. حال پسر که گمراهی است امروزی با تمام ویژگی های ناپسند جای شیطان نشسته و نقشش را بازی می کند و آن هایی که آن را می پرستند تنها در صدد مال و ملال دنیایی و اخروی و اهداف دیگرشان(وعده داخل کتاب) به او سجده می کنند که به وضوع پیرزن خادم در انتها می گوید.

سخن پایانی:

از نظر من این فیلم تنها یک هشدا بود به انسان که مبادا کم کم جای شیطان را پر کند!

jess