میخواستم نقد کل فیلم رو بنویسم، دیدم نمیشه دیدگاه احساسی نداشته باشم فاتحه نکات مثبت فیلم رو هم میخونم. پس فقط به نقد بخشی از سفر زمانیش بسنده میکنم (واضحه اسپویل داره): تو فیلم میاد فیلمای مولف تو زمینه سفر در زمان رو مسخره میکنه، یعنی فیلمایی که با نهایت منطق و چیدن خط زمانی به درست ترین شکل ممکنه، تو این فیلم مسخره میشن و گفته میشه نه این اتفاق نمیافته. بعد خود فیلم میاد پر از باگ این سفر زمانی رو اجرا میکنه. دوتا برخورد عمده با سفر زمانی هست، اولی اینه که کلا تو یه خط زمانی فقط هستیم که یا از نگاه مستقل از زمان تمام این شکل گرفته و غیرقابل تغییره (مثل لوپر یا پریدیستنیشن) یا میشه تاثیر گذاشت اما مسافر زمان باید ازش اجتناب کنه که زمان از هم نپاشه (مثل بازگشت به آینده). دومی که برادران روسو مدنظرشون بوده اسمش "شلوار زمان"ه که تو فیلم هم توضیح داده میشه با تغییر یه بخش از خط زمانی، دو خط زمانی موازی تشکیل میشن نمونه صحیح و سالم پیاده شده ش رو میشه تو خود دنیای مارول دید (ایکس من: دیز افتر فیوچر پست) (ببخشید نمیدونم با تغییر الفبا متن بهم میریزه یا نه، ریسک نمیکنم). حالا این فیلم میاد چندتا خط زمانی جدا تشکیل میده تا تو فاز بعدی دست مارول باز باشه تا بازم فیلم بسازه. فقط چندتا مشکل هست با کوته نظری پیاده شده. چرا؟ - تو خط زمانی که آخر فیلم وجود داره لوکی فرار کرده دیگه. لوکی فرار کنه دیگه به آزگارد برنمیگرده، دیگه باعث کشتن مادرش نمیشه و سلسله اتفاقات بعد از اون هم به اینجا میرسه که دیگه رگناروک اتفاق نمیافته و آزگارد هنوز وجود داره (کاری ندارم که تانوس هم دیگه نمیتونه از رگناروک واسه اهدافش استفاده کنه، اون قابل توجیهه چون یه خط زمانی دیگه ست) ولی آخر فیلم میبینیم که انگار نه انگار. این مورد قابل توجیه هست شاید خط زمانی دیگه اییم اما چطورش مشخص نیست، چون ماشین سفر زمان فقط سفر زمان بود نه جابجایی تو مالتی ورس، تو دنیایی که لوکی در رفت، آخر فیلم ادامه داشت، نه دنیای موازی دیگه. - یه ایراد گنده دیگه هم بگیرم سرتون درد نیاد. فلسفه این دوتا پاچه شلوار اینه که از یه نقطه مشخص باید از هم جدا شدن. خب ما خط زمانی اصلی رو در نظر میگیریم، مسیر اصلیش اینه که اونجرز برمیگردن به گذشته هنوز انشعاب نداشتیم درسته؟ و مشکل همینجا با برگشتن نبولا شروع میشه، چون برای تشکیل تمام انشعاب های دیگه مثل مثال قبلی دو خط متفاوت از دو لوکی متفاوت یه اتفاق بعد از سفر غیرقابل اجتناب اونجرز وجود داره، اما برگشتن نبولا به گذشته بخشی از خط زمانی اصلیه و هیچ انشعابی اتفاق نیافتاده، یعنی خط زمانی وجود نداره اصلا که نبولا توش به گذشته برنگشته باشه. در همون لحظه ای که نبولا برمیگرده ذهنش کپی میشه رو نمونه خودش، اطلاعاتش میرسه به تانوس، تانوس دیگه دنبال سنگها نخواهد رفت،... و در نهایت اتفاقاتی که منجر به خود اتفاق میشن اصلا اتفاق نمیافتن. طرفدارای چشم بسته فیلم فقط از هیجانش میگن و از انشعاب خط زمانی اما چیزی که مهمه این انشعاب باید در یه نقطه اتفاق بیافته که در مورد شخص نبولا که در هر خط زمانی ممکن به گذشته برمیگرده و برگشتنش باعث به وجود نیومدن پیش شرطای سفر به زمان میشه، باعث پارادوکس زمانی میشه و غیرممکن. در هر صورت اون بخش دکمه منطق سفر زمانی رو خاموش کنید و از هیجان فیلم لذت ببرید. تا دلتون بخواد هم توجیه غیرمنطقی میشه آورد اما نکنید به ذهن و منطقتون ظلم میشه.

فیلم علمی-تخیلی بود و من عاشق علمی-تخیلی... اما ذره ای علمی بودن تو فیلم نبود، کلا تخیلات ذهن یه نفر بود که ذره ای تلاش نکرده بود علمی فکر کنه (خودم ذره ای اطلاعات داشتم بقیه اشتباهاتش رو به کمک نقدای دیگران فهمیدم) انتخاب io برای مهاجرت احمقانه ترین ایده فیلم بوده، قمری که تحت جاذبه وحشتناکه مشتریه که فوران اتش فشاناش به 500کیلومتر میرسه، کلا جوش سمیه... یعنی بین انتخاب قمر مذکور و مریخ، مریخ ده بار منطقی تر و نزدیک تره و بین انتخاب بین قمرای io و حتی اروپا، باز هم اروپای تمام یخی منطقی تره... دیگه تایتان بماند بعد ادعا میشه از آمونیوم اکسیژن میگیرن :| آمونیوم کلا اتمای نیتروژن و هیدروژنه از چیش اکسیژن میگیرن؟!؟! بعد اگه با بخار هوا ترکیب شه تو غلظت بالا هوا در حدی اسیدی میشه که خورندگی داره واسه پوست، اون چرا دستش لخته :| اصلا بگذریم چگالیش از اکسیژن هم کمتره چرا ادعا میشه هر چی ارتفاع کمتره غلظتش باید بیشتر باشه :|:| اصلا به گفته دوستان رنگ شعله ش زرده نه ارغوانی :| تو فیلم ادعا میشه 4.5 سال نوری رو تو مدت 10 سال میرن، یعنی به نصف سرعت نور رسیده بشر!!! (در این یه مورد توضیح نمیدم تومار میخواد) اخر فیلم هم که کلا علم ژنتیک و جهش و... رو به لرزه درآورد. مشکلات سینمایی و فیلمنامه و بازیگری هم که عیان بود نبینید فیلم رو، فقط همین... یه کلیشه به شدت قابل حدس زدن، با فیلمنامه پر از اشکال، سکانسای خسته کننده، بازی های بی سر و ته، با یه پایان بندی که به شدت تو ذوق میزنه و یه علمی-تخیلی به شدت غیر علمی 1/10

خوب اونا رو هم باید 1 و 1.5 در نظر گرفت... سینمای هند فیلم با این امتیازهای مردمی تخیلی کم نداره که قابل مقایسه با فیلمایی حتی با یک یا چند امتیاز کمتر از خودشون هم نیستن (درسته که فیلم خوب هم داره، اما امتیاز اصلا معیاری واسه خوبی یا بدیشون نیست و فقط از سواستفاده از اندازه جمعیتشون میاد)

به جای کامنت تکراری گذاشتن : کاملا موافقم ضمن اینکه واسه همین ویژگی هاش میشه گفت هم یه "فیلم سینمایی" خوبه و هم یه "اکشن" خوبه. به قول یه عزیزی :) برای لذت تماشای پایدار یه اکشن خوب باید زجر انتظار زیادی کشید و هر چی این زجر بیشتر باشه...

اولی این نیست؟ Revenge on the road 1992 /tt0105252

یه سری تفاوتا بین تریلر و فیلم بود که خب سکانسای حذف شده هستن و طبیعی هم هست. اما : **اسپویلر** سکانس 1:38 تریلر و یه سکانسی اون مابین که یه در رو باز میکنه و یه بخش که با جولیا و ماشین HAO بالای سر یه جنازه ن کلا یه پایان بندی دیگه رو نشون میدن... این فیلم نسخه ای با پایان بندی جایگزین هم داره؟! سکانس 1:58 تریلر هم کلا یه داستان دیگه بود که با روند ورودشون به مراسم اول فیلم در تناقضه اونم نمیتونه به همین سادگی فقط حذف شده باشه

اپ tv time به صورت کلی یه شبکه مجازی با موضوع سریاله... پست گذاشتن، استوری گذاشتن، طراحی کوییز، معرفی سریال از طریق کاربرا یا هوش مصنوعی، امتیاز دادن به بازیها، قسمتها و بحث موضوعی سر فصلا و قسمتا، دنبال کردن سریالای مورد علاقه و داشتن سابقه سریالای دیده شده و... (یکی از بدی هاش هم اینه که وقتی بهت میگه 2 ماه خالص از 300 و اندی ماه عمرت رو سریال دیدی میخوای سرت رو بزنی به دیوار)

کمدی خوبی بود، من بین کمدی های امسال گیم نایت رو بیشتر دوست داشتم اما اینم خوب بود (یه سری داستانا رو بی سرانجام یا بی پیام ول کرد اما همون داستان اصلی که به سرانجام رسوند رو خوب به سرانجام رسوند)

چون به سلیقه اکثریتی که تو پوشش تبلیغاتی فیلم بودن، خوب اومده. همین و بس حالا شما سلیقه ت متفاوته با اون اکثریت نهایت تاثیری که میتونی بذاری همون یه رایه، تو این شرایط نباید درمونده شد که چرا مردم مث من فک نمیکنن، چرا معیار من مقیاس مردم نیست، چرا نمیتونم بیشتر نمره ها رو با خودم همراه کنم. اتفاقا دنبال همین شرایط باش تا ببینی چی هست که تو رو از اکثریت جدا میکنه و تعریفت میکنه، تو خیلی از مقوله ها خودمون جزو همون اکثریتیم، اینجاهاست که مشخص میشه این فرق من با بقیه دنیاست. (البته که عکسش مشکل روانی به حساب میاد و نباید واسه خاص بودن خلاف جهت جریان شنا کرد.) در مورد فیلم : منی که درام دوست ندارم و به فیلم تقریبا مشابه مث American honey تو همین imdb دو از ده دادم، این فیلم مورد پسندم بود. پ.ن : انقد لفظ قلم حرف زدم خودم کپ کردم اما واقعیت ثقیلی بود فقط اینطوری ادا میشد :))))

این نسخه 720 x265 رو از رو چه سورسی انکود کردین؟ با هیچ زیرنویسی سینک نمیشه

خدا رو شکر رو پخش انلاین بهش فرصت دادم... چجوری امکان داره این فیلم حتی یک بیننده هم داشته باشه؟!؟! چرا اکثر سایتای مطرح دانلود فیلم باید حجم واسه این اشغال بسوزونن؟ تو این ژانر و موضوع، حتی مرور دفعه هزارم مجموعه ریدیک (که خیلی خوب هم نیستن) در مقایسه با این فیلم باز هم بیشتر بیننده رو جذب میکنه

این چی بود من دیدم؟!؟!؟!... نه سورئال توانمش گفت، نه رئال توانمش خواند... اصلا به طور کلی چرا

نسخه انیمیشن فیلم I, Robot بود که یه بخشی از داستان که واسه انیمیشن ثقیل بود رو با یه بخشایی از انیمیشن home جایگزین کرده بودن

نه عزیز من، شما احتمالا تینیجری (و این تینیجر بودن توهین نیست، یه رده سنیه که ذائقه مخصوص به خودش رو داره، همین و بس) 100، ومپایر دایاریز، ای زامبی، فلش، لجند او تومارو، سوپر گرل، اوریجینالز و ... تمام این سریالا رو دنبال میکردم و قسمتهای اولش رو دوس داشتم، مخصوص ومپایر که قسمتهای اولش فوق العاده بودن... اما خب cw جامعه هدفش رو میشناسه، میدونه اکثریت تینیجر مخاطبش به چی علاقه دارن و خب در نتیجه شخصیت پردازی به حداقل میرسه، رابطه کاراکترا با هم دیگه سطحی و اکثرا بدون منطق میشه، کل فضای سریال تماما پر میشه از رقابتهای نوجوانانه (که مشخص نیست چرا بزرگترها هم با این منطق زندگی میکنن) و یه مشت اتفاق مشابه که از نظر من که بالای 25 سال دارم واقعا مسخره به چش میاد... همه اینا هم جمع میشه و سرجمع باعث یه فیلم نامه به شدت آبکی cwی میشه، یه سیر اتفاقات سطحی با یه منطق به شدت ضعیف که فقط به زور جذابیت بصری و کنجکاوی مخاطب جدی تر رو با خودش میکشونه. کلی گویی رو شاید نپسندی به ذکر مثال میگم: فصل اول ومپایر دایاریز رو در نظر بگیر، شروع قسمتهای اول با یه داستان، یه اتفاق بزرگ، چندتا کاراکتر به شدت پیچیده و با پیشرفت داستان حتی تو همون فصل اول کاراکترا اکثرا در حد یه پوسته موندن دیگه پیشرفت نداشتن فقط قهر دوستی و کتک کاری تا فاینال به نسبت راضی کننده، با پیشرفت فصلا شروع به سطحی شدن کرد و به جایی رسید که من که از قسمت اول فصل یک تو روز پخش میدیدم وسط فصل 5 ول کردم سریال رو و تمام ارشیو رو پاک کردم. اون شخصیت منفیای فصل یک کجا مثل الایژا و این مسخره بازیای اخر کجا فصل اول فلش و اون ریورس فلش فوق العاده و حتی شخصیتای اپیزودیک هم قوی بودن مث گوریلا گراد، ودر من، فصل دو و پتی و زوم و الترنیتیو تایم لاین و... تا این فصل اخری و افتضاح داستانی دوو و داستانای اپزیودیک مسخره تر از اصلش و این رابطه های احساسی فاجعه بار باعث میشه باز هم این رو وسط فصل ولش کنم و فقط خلاصه قسمتا رو بخونم که ببینم چی شد :| 100 چه پتانسیلی داشت شروعش، میتونست یه لاست دیگه بشه واسه خودش اما کلش شد همون رابطه های نوجوانانه و هر فصل یه گروه عجیب غریبی رو به جون اینا بندازن (کتابش هم تینیجریه اما کتاب رو بخون و با سریال مقایسه کن ببین چی گرفتن و چی دارن تحویلت میدن) اینا خوب بودن باز، اون موارد دیگه تو دوران فراتینیجری cw شروع شدن و از اول با همین فرمون جلو رفتن الان انقد یه قالب تکراری رو با روکشای مختلف تو cw دیدم که از رو پوستر، شبکه این سریال رو تشخیص دادم. خیلی سریالای cw متوسطه، آره شاید واسه نوجوونا یا نوجوانانه دیدن به شدت جذاب باشه اما حتی واسه همونا هم بهتره سخت پسند تر باشن، وقتی مشابه هر سریال cw ده تا بهترش هست چرا اونا رو نبینی

اگه بر اساس داستان واقعی نبود به اندازه الان دیدنش آزاردهنده و ناراحت کننده نبود. تو این دوره نظام قضایی و پلیس که واسه حفاظت از مردم ساخته شدن چه به سر همون مردم نمیارن... و چه حیف که ما با این زبون نمیتونیم اینطوری صدای اعتراض مردم خودمون بشیم، خیلی زیاد ادمایی مث این استفانو نیاز دارن بهشون کمک بشه نمره نمیدم فیلم اروپایی زیاد ندیدم که بخوام بر اساس مقایسه شون امتیاز بدم اما درگیرکننده ناراحت کننده و عمیق بود، نقش اول هم فوق العاده بازی کرده بود

این نظر رو خوندم از دیدن فیلم پشیمون شدم اما بازم یه موقعیتی پیش اومد که ببینمش. بعد از دیدن فیلم فهمیدم خیلی اشتباه میکرده این عزیز... آخر فیلم خیلی جدی تر از تم فانتزی خود فیلم بود، هم صحنه های اکشن انتهایی و هم مقدمه چینی واسه فیلم بعدی خیلی خوب بودن. امیدوارم فیلم بعدی رو امثال آبرامز یا خود اسپیلبرگ کارگردانی کنن که جرات یه فیلم تاریکتر و خشنتر رو داشته باشن تنها ضعف این نسخه، فیلمنامه خوب اما به طور کامل قابل حدس و کلیشه ایش بود

مارمولک شاهکاره، ربطی به ایرانی بودنش هم نداره :|

استارت جریان اون تازگیا که داری میگی و آموزش و ایده اش رو من سال اول کارشناسیم تو یکی از سایتای قدیمی زدم، الان یه سالی هست ارشدم رو هم گرفتم :)))))

باید با بعضی صحنه ها زجر کشید، همین خاطره های دردناک یه سری از هنجارات رو میسازن

واااای خیلی منتظرش بودم، همه فیلماش رو از 1 تا 5 دیده بودم، منتظر این نسخه بودم مخصوصا اون کاراکتر جادوگرش و کوسه فلزیه... :| مرسی دیبا واسه این فیلم زیبا :| :| :| :| :|

بزرگی اسپیلبرگ واسه من یکی همینه. وقتی از تخیل صرف خودش کمک میگیره و فیلم میسازه، فیلمش تو اون زمان اصلا عامه پسند نیست، استقبال عجیب و غریبی هم ازش نمیشه اما غرق میشی تو یه فانتزی و یه تجربه ای که فقط سینما میتونه بهت بده و اصلا هدف سینما از نظر من همینه که یه تجربه غیر ممکنی رو ممکن کنه. تا باشه از این ذهنای فوق العاده مث دل تورو و اسپیلبرگ و جکسون و نولان بسازن، تا واسه ماهایی که حوصله تجربه دوباره همون زندگی جاری رو تو دنیای دوممون نداریم هم همیشه یه فضای لذت بخش وجود داشته باشه. پ.ن : بماند فیلمی که هدفش ایستراگ پیدا کردن بود پر بود از ایستراگ های نوستالژیک. همه این ایستراگ ها به کنار "آیرون جاینت ورسز مکاگودزیلا" فوق العاده بود.

دیبا شد تاینی؟ 4 روزه سایت آپ نشده

شما که الان آخر داستان رو به کل اسپویل کردی :| اصل داستان تو نیمه اول فصل و حتی بعدش چیز دیگه ای بود

مسخره نشد، دیگه عامه پسند نبود و تا آخر فصل 5 هم تو هر بخش زیبایی های مخصوص به خودش رو داشت و افتی نداشت. (حالا فصل 6 که به اصرار مخاطب ساخته شد و فقط سر هم بندی کردن بحثش جداست)