ansar_m

تاریخ عضویت : فرو -۶۲۱


فیلم های مورد علاقه ansar_m

فیلمی در لیست علاقه مندی خود ندارد

آخرین نظرات ansar_m

یکی از قوی ترین سریال هایی هست که تابحال دیدم. تو فصل اول انسجام بیشتری نسبت به فصل دوم احساس می شه. فصل دوم بیشتر از اینکه پیچیدگی یا بار فلسفی خاصی داشته باشه، با جلو و عقب کردنای غیر ضروری خط داستانی ممکنه تو همراه نگه داشتن مخاطب عام نتونه به خوبی فصل اول باشه. بعد از پایان فصل اول سریال، یه سوال ارزشمند برای من ایجاد شد که شاید دلیل دنبال کردن فصل دوم، بوجود اومدن همین پرسش اساسی بود. اینکه هدف از آفرینش انسان توسط خداوند چیست! اول بگم دلایلی که برای اثبات عدم وجود خالق (مثل تابلوی آفرینش انسان اثر میکل آنژ) مطرح می شه به شخصه نتونست برای من قانع کننده باشه. اگر ما همانیم که می اندیشیم و خداوند همان مغز ماست! پس چرا غالباً چیزهایی رو که اراده می کنیم محقق نمی شن و همیشه نتیجه اعمالمون تحت تأثیر اراده ای فوق اراده ما قرار می گیره؟! برای شخصی مثل من که بیش از 10سال به کدنویسی مشغوله و می دونه بروز باگ (خطای برنامه نویسی) بعد از انتشار برنامه ولو اینکه یه تیم حرفه ای ماه ها روش کار کرده باشند اجتناب ناپذیره و حتی بعد از رفع خطا ها و انتشار نسخه پایدار برنامه، همیشه نیاز به به روز رسانی و دیباگ برنامه وجود خواهد داشت، پذیرش این مطلب که آفرینش بدون نقص این جهان بی انتها و جنبندگان بی شمارش با این پیچیدگی و نظم شگفت انگیز، محصول یه اشتباه یا تصادف بوده و هیچ خالقی در ایجاد اون نقش نداشته (فرضیه داروینیستی) غیر عقلانی و مضحک به نظر می رسه. داروین معتقده میلیاردها سال فعل و انفعال عناصر جهان هستی با یکدیگر تصادفاً منجر به بوجود اومدن حیات موجودات تک سلولی بر روی زمین شده که انسان و سایر موجودات از تکامل اونا ایجاد شدن! از نظر من این فرضیه همونقدر غیرعقلانیه که انتظار داشته باشیم با قراردادن اجزای سازنده مثلاً یه ساعت مچی داخل جعبه ای خالی و تکون دادنش به مدت چندین میلیارد سال، با بازکردنش شاهد یه ساعت سوئیسی بی عیب و نقص باشیم! نه تنها چنین اتفاقی نخواهد افتاد، بلکه الزام به وجود یه ساعت ساز حرفه ای (اون هم نه بنده و شما) برای قرار دادن اجزای ساعت در کنار هم غیر قابل انکاره. بگذریم از اینکه ساخت همون اجزای اولیه هم نیازمند سطح بالایی از تخصص و تکنولوژی خواهد بود. (حالا اگر یه ساعت ساز کار درست داشته باشیم که بتونه قطعاتی بسازه که با تکون دادنشون تبدیل به ساعت بشن یه بحث دیگست!) “یاد آر هنگامی را که پروردگارت از بنی آدم نسلشان را پدید آورد و آنان را بر خودشان گواه گرفت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همگی گفتند: آری، گواهی دادیم! پس تا روز قیامت نگویید ما از این بی خبر بودیم.” (اعراف 172) حالا که خالقی وجود داره، هدف از خلقت بشر و به خدمت درآوردن موجودات هستی برای اون چی بوده؟ آیا هدف مثل چیزی که در سریال عنوان می شه سرگرمی خالق بوده؟ پاسخی که من بهش رسیدم این بود که خداوند خواستار به اشتراک گذاشتن مقام خدایی خودش با یکی از مخلوقاتش بوده. جایی که به فرشتگان می فرماید: “زمانی که اندام انسان را نیکو نمودم و از روح خود در او دمیدم، بر او سجده کنید” (ص 72). به عقیده من راز خدا شدن انسان و دستیابی به “پرمیشن ادمین”؛ آنچنان که میمیراند و زنده می کند و چون اراده پدید آمدن چیزی را کند می گوید باش، پس می شود! در گذشتن از وجود خود (یا به قول وست ورلد “غریزه حیات” و مقدم دونستن خود بر سایرین) یا به قولی نفس اون نهفتست چون اگر با این سطح از اختیارات از نفسش نگذشته باشه بدون شک بجای خدا، به شیطان مبدل خواهد شد… این چه اختیاریه که ما در پذیرش یا عدم پذیرش این مقام نقشی نداریم؟ پاسخ شاید در آیه 72 سوره احزاب باشه. “ما امانت (دسترسی مدیریتی سطح بالا) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند و از آن هراسیدند؛ امّا انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل است” یا به تعبیر حافظ آسمان بار امانت نتوانست کشید، قرعه کار به نام من ِ دیوانه زدند… مسلماً اعطای چنین مقامی بدون گذشتن از آزمونی سخت (گذشتن از خویشتن خویش) میسر نخواهد بود پس خداوند دنیا رو آفرید تا بستری باشه برای محک زدن مدعیان جاهلی که در روز ازل اون مقام رو پذیرفتند. جالب اینکه مدت این آزمون بر خلاف چیزی که به نظر میاد (به سبک فیلم Inception کریستوفر نولان) فراتر از خوابی یک ساعته نیست! “و یاد کن روزی را که خداوند آنان را گرد می آورد در حالی که گویا جز ساعتی از روز درنگ نکرده اند، آن مقدار که یکدیگر را بشناسند؛ یقیناً کسانی که دیدار خدا را تکذیب کردند، سرمایه وجودشان را تباه نمودند و از راه یافتگان نبودند.” (یونس 45) پس چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی؛ به شکوفه‌ها، به باران، برسان سلام ما را…
2019-12-02 08:23:15
مشاهده پست
یکی از قوی ترین سریال هایی هست که تابحال دیدم. تو فصل اول انسجام بیشتری نسبت به فصل دوم احساس می شه. فصل دوم بیشتر از اینکه پیچیدگی یا بار فلسفی خاصی داشته باشه، با جلو و عقب کردنای غیر ضروری خط داستانی ممکنه تو همراه نگه داشتن مخاطب عام نتونه به خوبی فصل اول باشه. بعد از پایان فصل اول سریال، یه سوال ارزشمند برای من ایجاد شد که شاید دلیل دنبال کردن فصل دوم، بوجود اومدن همین پرسش اساسی بود. اینکه هدف از آفرینش انسان توسط خداوند چیست! اول بگم دلایلی که برای اثبات عدم وجود خالق (مثل تابلوی آفرینش انسان اثر میکل آنژ) مطرح می شه به شخصه نتونست برای من قانع کننده باشه. اگر ما همانیم که می اندیشیم و خداوند همان مغز ماست! پس چرا غالباً چیزهایی رو که اراده می کنیم محقق نمی شن و همیشه نتیجه اعمالمون تحت تأثیر اراده ای فوق اراده ما قرار می گیره؟! برای شخصی مثل من که بیش از 10سال به کدنویسی مشغوله و می دونه بروز باگ (خطای برنامه نویسی) بعد از انتشار برنامه ولو اینکه یه تیم حرفه ای ماه ها روش کار کرده باشند اجتناب ناپذیره و حتی بعد از رفع خطا ها و انتشار نسخه پایدار برنامه، همیشه نیاز به به روز رسانی و دیباگ برنامه وجود خواهد داشت، پذیرش این مطلب که آفرینش بدون نقص این جهان بی انتها و جنبندگان بی شمارش با این پیچیدگی و نظم شگفت انگیز، محصول یه اشتباه یا تصادف بوده و هیچ خالقی در ایجاد اون نقش نداشته (فرضیه داروینیستی) غیر عقلانی و مضحک به نظر می رسه. داروین معتقده میلیاردها سال فعل و انفعال عناصر جهان هستی با یکدیگر تصادفاً منجر به بوجود اومدن حیات موجودات تک سلولی بر روی زمین شده که انسان و سایر موجودات از تکامل اونا ایجاد شدن! از نظر من این فرضیه همونقدر غیرعقلانیه که انتظار داشته باشیم با قراردادن اجزای سازنده مثلاً یه ساعت مچی داخل جعبه ای خالی و تکون دادنش به مدت چندین میلیارد سال، با بازکردنش شاهد یه ساعت سوئیسی بی عیب و نقص باشیم! نه تنها چنین اتفاقی نخواهد افتاد، بلکه الزام به وجود یه ساعت ساز حرفه ای (اون هم نه بنده و شما) برای قرار دادن اجزای ساعت در کنار هم غیر قابل انکاره. بگذریم از اینکه ساخت همون اجزای اولیه هم نیازمند سطح بالایی از تخصص و تکنولوژی خواهد بود. (حالا اگر یه ساعت ساز کار درست داشته باشیم که بتونه قطعاتی بسازه که با تکون دادنشون تبدیل به ساعت بشن یه بحث دیگست!) “یاد آر هنگامی را که پروردگارت از بنی آدم نسلشان را پدید آورد و آنان را بر خودشان گواه گرفت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همگی گفتند: آری، گواهی دادیم! پس تا روز قیامت نگویید ما از این بی خبر بودیم.” (اعراف 172) حالا که خالقی وجود داره، هدف از خلقت بشر و به خدمت درآوردن موجودات هستی برای اون چی بوده؟ آیا هدف مثل چیزی که در سریال عنوان می شه سرگرمی خالق بوده؟ پاسخی که من بهش رسیدم این بود که خداوند خواستار به اشتراک گذاشتن مقام خدایی خودش با یکی از مخلوقاتش بوده. جایی که به فرشتگان می فرماید: “زمانی که اندام انسان را نیکو نمودم و از روح خود در او دمیدم، بر او سجده کنید” (ص 72). به عقیده من راز خدا شدن انسان و دستیابی به “پرمیشن ادمین”؛ آنچنان که میمیراند و زنده می کند و چون اراده پدید آمدن چیزی را کند می گوید باش، پس می شود! در گذشتن از وجود خود (یا به قول وست ورلد “غریزه حیات” و مقدم دونستن خود بر سایرین) یا به قولی نفس اون نهفتست چون اگر با این سطح از اختیارات از نفسش نگذشته باشه بدون شک بجای خدا، به شیطان مبدل خواهد شد… این چه اختیاریه که ما در پذیرش یا عدم پذیرش این مقام نقشی نداریم؟ پاسخ شاید در آیه 72 سوره احزاب باشه. “ما امانت (دسترسی مدیریتی سطح بالا) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند و از آن هراسیدند؛ امّا انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل است” یا به تعبیر حافظ آسمان بار امانت نتوانست کشید، قرعه کار به نام من ِ دیوانه زدند… مسلماً اعطای چنین مقامی بدون گذشتن از آزمونی سخت (گذشتن از خویشتن خویش) میسر نخواهد بود پس خداوند دنیا رو آفرید تا بستری باشه برای محک زدن مدعیان جاهلی که در روز ازل اون مقام رو پذیرفتند. جالب اینکه مدت این آزمون بر خلاف چیزی که به نظر میاد (به سبک فیلم Inception کریستوفر نولان) فراتر از خوابی یک ساعته نیست! “و یاد کن روزی را که خداوند آنان را گرد می آورد در حالی که گویا جز ساعتی از روز درنگ نکرده اند، آن مقدار که یکدیگر را بشناسند؛ یقیناً کسانی که دیدار خدا را تکذیب کردند، سرمایه وجودشان را تباه نمودند و از راه یافتگان نبودند.” (یونس 45) پس چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی؛ به شکوفه‌ها، به باران، برسان سلام ما را…
2019-12-02 08:18:49
مشاهده پست
8 کامنت پایین تر پاسخ اون بزرگ داده شد
2019-06-14 03:18:34
مشاهده پست
دوست عزیزم عبارات ارسال شده دقیقاً ترجمه تحت اللفظی آیات مورد نظر می باشد و تفسیری در کار نیست! نمی دونم چرا اینقدر اصرار به تغییر دادن مسیر بنده دارید D: اما بنده همیشه از هم صحبتی با افراد بامطالعه، مسن و اجتماعی چون شما لذت می برم (;
2019-06-12 06:41:08
مشاهده پست
در مطلبی که ارسال شد اشارات متعددی به آیات قرآن وجود داشت که توسط برخی دوستان که داعیه روشن فکری نیز دارند مورد نقد قرار گرفت و علم و دین را در ضدیت با یکدیگر دانستند! در جستجوی آیه ای بودم که در آن به نظریه نسبیت فضا زمان اشاره شده و در فیلم اینسپشن (تلقین) توسط نولان به تصویر درآمده است: خداوند می‌گوید: «چند سال در روی زمین توقّف کردید؟» می‌گویند: «به اندازه یک روز، یا قسمتی از یک روز، از شمارندگان خود بپرس!» می فرماید: «بله شما مقدار کمی توقّف نمودید اگر می‌دانستید!» مؤمنون 112-114 بیش از 1400 سال قبل در قرآن به مباحثی علمی اشاره گردیده که امروزه آنها مورد اثبات قرار گرفته است. برخی از آن ها را در ادامه با یکدیگر مرور می کنیم: * نظریه "انفجار بزرگ" (بیگ بنگ) و پیدایش جهان از ماده ای به هم پیوسته (آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند، و ما آنها را از یکدیگر شکافتیم) - انبیاء 30 (سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی که بصورت دود/بخار بود) - فصلت 11 وجود کهکشان به شکل توده ای گازی شکل * وجود مدار بین سیارات و ستارگان (خداوند همان کسی ست که آسمانها را بدون ستون هایی که برای شما دیدنی باشد برافراشت) - رعد 2 * اشاره به حرکت وضعی و انتقالی خورشید در کهکشان بر خلاف دیدگاه هیئت بطلمیوسی رایج در زمان نزول که ستارگان را اجرامی ثابت می دانست. (خورشید پیوسته بسوی قرارگاهش در حرکت است) - یس 37 (خورشید و ماه هر یک به دور خود در گردشند) یس 40 * اشاره به حرکت پوسته های زمین و جابجایی قاره ها که اکنون به مدد اندازه گیری های دقیق ماهواره ای به اثبات رسیده است. (کوه‌ها را می‌بینی و آنها را ساکن و بی حرکت می‌پنداری در حالی که مانند ابر در حرکتند) نمل 88 * معرفی آب به عنوان منشأ حیات آنچنان که امروزه دانشمندان برای یافتن حیات غیرزمینی در جستجوی آب بر روی دیگر سیارات هستند. (خداوند هر جنبنده‌ای را از آب آفرید) نور 45 * نظریه زوجیت عمومی (از هر چیزی جفت آفریدیم باشد که متذکّر شوید) - ذاریات 49 * اشاره دقیق به مراحل شکل گیری جنین ( نطفه - علقه - مضغه - عظام - لحم - دمیدن روح ) - مؤمنون 12-14 بدون وجود ابزارهای تصویربرداری نظیر سونوگرافی و رادیولوژی در زمان خود و مواردی دیگر که با اندکی جستجو قابل مطالعه می باشد ...
2019-06-10 07:40:47
مشاهده پست
دل گفت مرا علم لدنی هوس است، تعلیمم کن اگر تو را دسترس است گفتم که الف، گفت دگر هیچ مگو! در خانه اگر کس است یک حرف بس است ...
2019-06-07 06:44:00
مشاهده پست
در خصوص مثال برنامه نویسی که عرض کردم ممکنه برای برخی دوستان ملموس نباشه. مثال ملموس تر همین سیستم عامل ویندوز یا تلگرامی هست که مرتباً توسط تیم توسعه دهنده، نسخه به روزرسانی (update) براش منتشر می شه. اما در طول این هفت هزار سالی که از زمان خلقت حضرت آدم (در اینجا انسان نئاندرتال مد نظر نیست) می گذرد، خالق هیچ مداخله ای در به روز رسانی و رفع نقایص انسان نداشته و در طول فرایند تناسل نه تنها زوالی در آن ایجاد نشده بلکه شاهد هوشمندی و "تطابق" پذیری (نه "تکامل" و تبدیل یک گونه به گونه ای دیگر) بیش از پیش این گونه از حیات هستیم که این خود نهایت کمال و نظام مندی مخلوق مد نظر و آگاهی و توانمندی خالقش را بیان می نماید.
2019-06-07 06:01:36
مشاهده پست
- نادرستی فرضیه تکامل قبلاً با مثال ساعت اثبات شد. - تفاوت اراده و نیاز در چیست؟
2019-06-07 05:23:32
مشاهده پست
درود بر شما... - (باید تجربه کدنویسی یک سیستم رو داشته باشید تا عرض بنده رو بهتر درک بفرمایید) نظریه بی نظمی یا آشوب (chaos theory) می گه هر پدیده بی نظمی (البته به زعم ما) دارای نظمی مخصوص به خود است و در اوج بی نظمی از نظمی خاص پیروی می کند. - در صورت امکان لطفاً استدلالی تر این مساله رو نقد بفرمایید. - مطالبی که عرض شد عیناً برگرفته از آیات و روایات دین اسلام و منطبق بر اصول کلیه ادیان الهیست. (آنچنانکه ابراهیم و مسیح مردگان را زنده می کردند یا معجزات حضرت سلیمان و موسی و ...) به عقیده بنده اینکه یک خالق بر خلاف خدایان وست ورلد بدون ترس از تهدید مالکیتش توسط مخلوق، خواستار به اشتراک گذاری خدایی خود با او باشد عین کمال و قدرتنمایی آن خالق است!
2019-06-07 00:08:00
مشاهده پست
یکی از قوی ترین سریال هایی هست که تابحال دیدم. تو فصل اول انسجام بیشتری نسبت به فصل دوم احساس می شه. فصل دوم بیشتر از اینکه پیچیدگی یا بار فلسفی خاصی داشته باشه، با جلو و عقب کردنای غیر ضروری خط داستانی ممکنه تو همراه نگه داشتن مخاطب عام نتونه به خوبی فصل اول باشه. بعد از پایان فصل اول سریال، یه سوال ارزشمند برای من ایجاد شد که شاید دلیل دنبال کردن فصل دوم، بوجود اومدن همین پرسش اساسی بود. اینکه هدف از آفرینش انسان توسط خداوند چیست! اول بگم دلایلی که برای اثبات عدم وجود خالق (مثل تابلوی آفرینش انسان اثر میکل آنژ) مطرح می شه به شخصه نتونست برای من قانع کننده باشه. اگر ما همانیم که می اندیشیم و خداوند همان مغز ماست! پس چرا غالباً چیزهایی رو که اراده می کنیم محقق نمی شن و همیشه نتیجه اعمالمون تحت تأثیر اراده ای فوق اراده ما قرار می گیره؟! برای شخصی مثل من که بیش از 10سال به کدنویسی مشغوله و می دونه بروز باگ (خطای برنامه نویسی) بعد از انتشار برنامه ولو اینکه یه تیم حرفه ای ماه ها روش کار کرده باشند اجتناب ناپذیره و حتی بعد از رفع خطا ها و انتشار نسخه پایدار برنامه، همیشه نیاز به به روز رسانی و دیباگ برنامه وجود خواهد داشت، پذیرش این مطلب که آفرینش بدون نقص این جهان بی انتها و جنبندگان بی شمارش با این پیچیدگی و نظم شگفت انگیز، محصول یه اشتباه یا تصادف بوده و هیچ خالقی در ایجاد اون نقش نداشته (فرضیه داروینیستی) غیر عقلانی و مضحک به نظر می رسه. داروین معتقده میلیاردها سال فعل و انفعال عناصر جهان هستی با یکدیگر تصادفاً منجر به بوجود اومدن حیات موجودات تک سلولی بر روی زمین شده که انسان و سایر موجودات از تکامل اونا ایجاد شدن! از نظر من این فرضیه همونقدر غیرعقلانیه که انتظار داشته باشیم با قراردادن اجزای سازنده مثلاً یه ساعت مچی داخل جعبه ای خالی و تکون دادنش به مدت چندین میلیارد سال، با بازکردنش شاهد یه ساعت سوئیسی بی عیب و نقص باشیم! نه تنها چنین اتفاقی نخواهد افتاد، بلکه الزام به وجود یه ساعت ساز حرفه ای (اون هم نه بنده و شما) برای قرار دادن اجزای ساعت در کنار هم غیر قابل انکاره. بگذریم از اینکه ساخت همون اجزای اولیه هم نیازمند سطح بالایی از تخصص و تکنولوژی خواهد بود. (حالا اگر یه ساعت ساز کار درست داشته باشیم که بتونه قطعاتی بسازه که با تکون دادنشون تبدیل به ساعت بشن یه بحث دیگست!) "یاد آر هنگامی را که پروردگارت از بنی آدم نسلشان را پدید آورد و آنان را بر خودشان گواه گرفت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همگی گفتند: آری، گواهی دادیم! پس تا روز قیامت نگویید ما از این بی خبر بودیم." (اعراف 172) حالا که خالقی وجود داره، هدف از خلقت بشر و به خدمت درآوردن موجودات هستی برای اون چی بوده؟ آیا هدف مثل چیزی که در سریال عنوان می شه سرگرمی خالق بوده؟ پاسخی که من بهش رسیدم این بود که خداوند خواستار به اشتراک گذاشتن مقام خدایی خودش با یکی از مخلوقاتش بوده. جایی که به فرشتگان می فرماید: "زمانی که اندام انسان را نیکو نمودم و از روح خود در او دمیدم، بر او سجده کنید" (ص 72). به عقیده من راز خدا شدن انسان و دستیابی به "پرمیشن ادمین"؛ آنچنان که میمیراند و زنده می کند و چون اراده پدید آمدن چیزی را کند می گوید باش، پس می شود! در گذشتن از وجود خود (یا به قول وست ورلد "غریزه حیات" و مقدم دونستن خود بر سایرین) یا به قولی نفس اون نهفتست چون اگر با این سطح از اختیارات از نفسش نگذشته باشه بدون شک بجای خدا، به شیطان مبدل خواهد شد... این چه اختیاریه که ما در پذیرش یا عدم پذیرش این مقام نقشی نداریم؟ پاسخ شاید در آیه 72 سوره احزاب باشه. "ما امانت (دسترسی مدیریتی سطح بالا) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند و از آن هراسیدند؛ امّا انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل است" یا به تعبیر حافظ آسمان بار امانت نتوانست کشید، قرعه کار به نام من ِ دیوانه زدند... مسلماً اعطای چنین مقامی بدون گذشتن از آزمونی سخت (گذشتن از خویشتن خویش) میسر نخواهد بود پس خداوند دنیا رو آفرید تا بستری باشه برای محک زدن مدعیان جاهلی که در روز ازل اون مقام رو پذیرفتند. جالب اینکه مدت این آزمون بر خلاف چیزی که به نظر میاد (به سبک فیلم Inception کریستوفر نولان) فراتر از خوابی یک ساعته نیست! "و یاد کن روزی را که خداوند آنان را گرد می آورد در حالی که گویا جز ساعتی از روز درنگ نکرده اند، آن مقدار که یکدیگر را بشناسند؛ یقیناً کسانی که دیدار خدا را تکذیب کردند، سرمایه وجودشان را تباه نمودند و از راه یافتگان نبودند." (یونس 45) پس چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی؛ به شکوفه‌ها، به باران، برسان سلام ما را...
2019-06-06 04:28:16
مشاهده پست