hamid336
تاریخ عضویت : فرو -۶۲۱
فیلم های مورد علاقه hamid336
فیلمی در لیست علاقه مندی خود ندارد
آخرین نظرات hamid336
و الهام بخش بودن مثل جنگ ستارگان
2019-08-20 20:54:07
مشاهده پست
کلا اونجرزها یک فیلم بسیار معمولی بودند نه داستان فوق العاده و نه ارزش هنری و تا یکسال دیگه هم فراموش میشند. مثل تایتانیک.اما بعضی از فیمها هم پرفروش بودند و هم ارزش هنری داشتند و هم تا ابد تو ذهنها میمونن.مثل ترمیناتور2 سه گانه بتمن نولان بربادرفته خوب بد زشت نجات سرباز رایان
2019-08-20 20:52:35
مشاهده پست
hamid336
« پایان بازی » در تمام بخش ها یک عقبگرد در مقایسه با قسمت قبل یعنی « جنگ ابدیت » محسوب می شود. در این قسمت سازندگان برآن شده اند تا از عناصر عجیب و غریب و بی ربطی در طول داستان استفاده نمایند که از جمله آنها رونمایی از بازی مشهور « فورتنایت » در فیلم می باشد! آنتونی و جو روسو، کارگردانان « انتقام جویان » در قسمت آخر ، مجموعه ای از شوخی های بی مزه و نم پس داده از جمله ثور چاق شده را در تصویر گنجانده اند که نه تنها نمی تواند خیلی لبخندی را به لبان تماشاگر بیاورد، بلکه می تواند او را نسبت به فضاسازی غمباری که از پس پیروزی تانوس بر فیلم حکمفرما شده بود نیز تحت تاثیر قرار دهد. استفاده از شوخی های اینچنین غلیظ و پُر رنگ ابداً بر تصویر نمی نشیند.
روند داستان « پایان بازی » نیز مشکلات خاص خود را دارد. فیلم با مدت زمان 3 ساعت به اکران عمومی درآمده است و انتظار می رود که سازندگان در این مدت زمان بسیار طولانی حرف های جذابی برای گفتن داشته باشند اما کمال تعجب، هیچ اتفاق قابل توجهی حداقل در دو ساعت اولیه فیلم رخ نمی دهد. در این دو ساعت سازندگان تماشاگر را صرفاً درگیر نوستالژی های تاریخ این مجموعه فیلمها کرده و آنها را به این سمت و آن سمت می برند و چندتایی شوخی مطرح می کنند و آنچه که می خواهند را بدست می آورند و سپس باز می گردند تا بتوانند اتحادی تشکیل داده و به سراغ بازپس گیری دنیا از تانوس بروند! در واقع سازندگان با رویکرد استفاده از فاکتور سفر در زمان، شخصیت های داستان را به لوکیشن های قدیمی و مواجه با شخصیت های خاطره انگیز این مجموعه می برند تا هم خاطرات مخاطب برای خداحافظی با این مجموعه زنده شود و هم اینکه در یک روند خسته کننده، به دنبال چیزی باشند که بتوانند با در کنار هم قرار دادن آنها، بر دشمن قدرتمندشان فائق آیند. این مقدمه بسیار طولانی و خسته کننده، البته شامل اتفاقاتی می شود که به جهت بازخوانی شان به این شکل در فیلم می تواند بر حفره های فیلمنامه بیفزاید.
نکته جالب اینکه خودِ شخصیت تانوس که از نقاط قوت قسمت قبل محسوب می شد و یکی از برترین شخصیت های منفی آثار اَبَرقهرمانی محسوب می شد، در اینجا آن وجه خاکستری خود که باعث می شد تماشاگر حتی با او ابراز همدردی نماید را از نیز از دست داده و به یکباره با تغییر کاربری، به یک بَدمن کلاسیک تبدیل شده که قصد نابودی دنیا را دارد و خبری هم از شخصیت پردازی دقیق درباره او وجود ندارد. او حالا از همان دسته بَدمن هایی است که معمولاً داد و فریاد به راه می اندازند اما در انتها به ساده ترین شکل ممکن از میان برداشته می شوند! چیزی که در تضاد با قسمت قبل « انتقام جویان » بود.
نکته عجیب دیگر در مورد « انتقام جویان : پایان بازی » این است که فیلم حتی در مدت زمان 3 ساعته خود نمی تواند مبارزات به یاد ماندنی خلق نماید. فارغ از بخش ابتدایی فیلم که در سکون می گذرد، حتی در بخش های پایانی و تقابل اَبَرقهرمان نیز نمی توانیم یک جنگ تمام عیار هوشمندانه را شاهد باشیم. سازندگان برای ساخت جلوه های ویژه فیلم همان تمهیدی را به کار بسته اند که پیش از این سازندگان « آکوامن » از آن در نبرد نهایی استفاده کرده بوند یعنی ازدیاد بی رویه CGI و افکت های کامپیوتری و عدم تمرکز در هدایت آن. در اینجا نیز در نبرد نهایی ما با مجموعه ای از جلوه های ویژه بسیار با کیفیت مواجه هستیم که شلوغ و بی برنامه هست و خیلی قابلیت ماندگاری ندارد. این نبرد حماسی است اما جزئیاتی ندارد که بتواند در خاطرات باقی بماند. نبردی که در آن حتی هالک تبدیل به ” پروفسور هالک ” شده است و کاری به کار کسی ندارد!
تمام این موارد به این معنی نیست که « انتقام جویان : پایان بازی » فیلم بدی هست. مشخصاً با قاطعیت می توان گفت که « پایان بازی » در بخش های فنی یکی از با کیفیت ترین آثار چند سال اخیر سینما محسوب می شود و جنبه های سرگرمی آن نیز برجسته و مشهود است، اما به واقع نمی تواند چیزی بیشتر از این باشد. فیلم سعی دارد احساسات تماشاگر را برانگیزد و درامی بسازد که شخصیت هایش چند بُعدی شده و قابل باور باشند. اما این تلاش به ثمر نمی نشیند چراکه در نهایت آنچه از « انتقام جویان » بر جای می ماند یک اثر خوش ساخت اکشن اَبَرقهرمانی است که تکلیف اش با خودش مشخص است و به سختی می تواند از چارچوب تعیین خارج شوند. تلاش برادران روسو برای اینکه به این شخصیت ها بُعد بیشتری ببخشند قابل تحسین است، ، اما آنچه که در پایان فیلم باقی می ماند نه شخصیت های چند لایه، بلکه زد و خوردها و اکشن های جذابی است که اگرچه در مقایسه با قسمت قبل ضعیف تر هستند، اما کماکان می تواند به راحتی مخاطبش را راضی نماید..
منتقد : میثم کریمی
2019-08-13 19:30:18
مشاهده پست
بهترین کار اینه که به اینستاگرام و تلگرام یکی ایمیل بزنه و گزارش کنه که این سایت (نماوا) وابسته به حکومته و نه تنها فیلمهای هالیوودی را غیر قانونی دوبله و پخش میکنه بلکه به واسطه ارتباطاتش با حکومت در حال ایجاد انحصاره و سایر سایتها را فیلتر میکنه. حداقل اینجور صفحات اجتماعیش تعطیل میشه
2019-08-12 06:51:17
مشاهده پست
بهترین کار اینه که به اینستاگرام و تلگرام یکی ایمیل بزنه و گزارش کنه که این سایت وابسته به حکومته و نه تنها فیلمهای هالیوودی را غیر قانونی دوبله و پخش میکنه بلکه به واسطه ارتباطاتش با حکومت در حال ایجاد انحصاره و سایر سایتها را فیلتر میکنه. حداقل اینجور صفحات اجتماعیش تعطیل میشه
2019-08-12 06:50:51
مشاهده پست
بهترین کار اینه که به اینستاگرام و تلگرام یکی ایمیل بزنه و گزارش کنه که این سایت وابسته به حکومته و نه تنها فیلمهای هالیوودی را غیر قانونی دوبله و پخش میکنه بلکه به واسطه ارتباطاتش با حکومت در حال ایجاد انحصاره و سایر سایتها را فیلتر میکنه. حداقل اینجور صفحات اجتماعیش تعطیل میشه
2019-08-12 06:50:33
مشاهده پست
دزد به دزد زده
خود نماوا یا امثالهم واقعا امتیاز پخش فیلمها را از استودیوهای هالیوودی میخرن؟
2019-08-11 20:13:53
مشاهده پست
« پایان بازی » در تمام بخش ها یک عقبگرد در مقایسه با قسمت قبل یعنی « جنگ ابدیت » محسوب می شود. در این قسمت سازندگان برآن شده اند تا از عناصر عجیب و غریب و بی ربطی در طول داستان استفاده نمایند که از جمله آنها رونمایی از بازی مشهور « فورتنایت » در فیلم می باشد! آنتونی و جو روسو، کارگردانان « انتقام جویان » در قسمت آخر ، مجموعه ای از شوخی های بی مزه و نم پس داده از جمله ثور چاق شده را در تصویر گنجانده اند که نه تنها نمی تواند خیلی لبخندی را به لبان تماشاگر بیاورد، بلکه می تواند او را نسبت به فضاسازی غمباری که از پس پیروزی تانوس بر فیلم حکمفرما شده بود نیز تحت تاثیر قرار دهد. استفاده از شوخی های اینچنین غلیظ و پُر رنگ ابداً بر تصویر نمی نشیند.
روند داستان « پایان بازی » نیز مشکلات خاص خود را دارد. فیلم با مدت زمان 3 ساعت به اکران عمومی درآمده است و انتظار می رود که سازندگان در این مدت زمان بسیار طولانی حرف های جذابی برای گفتن داشته باشند اما کمال تعجب، هیچ اتفاق قابل توجهی حداقل در دو ساعت اولیه فیلم رخ نمی دهد. در این دو ساعت سازندگان تماشاگر را صرفاً درگیر نوستالژی های تاریخ این مجموعه فیلمها کرده و آنها را به این سمت و آن سمت می برند و چندتایی شوخی مطرح می کنند و آنچه که می خواهند را بدست می آورند و سپس باز می گردند تا بتوانند اتحادی تشکیل داده و به سراغ بازپس گیری دنیا از تانوس بروند! در واقع سازندگان با رویکرد استفاده از فاکتور سفر در زمان، شخصیت های داستان را به لوکیشن های قدیمی و مواجه با شخصیت های خاطره انگیز این مجموعه می برند تا هم خاطرات مخاطب برای خداحافظی با این مجموعه زنده شود و هم اینکه در یک روند خسته کننده، به دنبال چیزی باشند که بتوانند با در کنار هم قرار دادن آنها، بر دشمن قدرتمندشان فائق آیند. این مقدمه بسیار طولانی و خسته کننده، البته شامل اتفاقاتی می شود که به جهت بازخوانی شان به این شکل در فیلم می تواند بر حفره های فیلمنامه بیفزاید.
نکته جالب اینکه خودِ شخصیت تانوس که از نقاط قوت قسمت قبل محسوب می شد و یکی از برترین شخصیت های منفی آثار اَبَرقهرمانی محسوب می شد، در اینجا آن وجه خاکستری خود که باعث می شد تماشاگر حتی با او ابراز همدردی نماید را از نیز از دست داده و به یکباره با تغییر کاربری، به یک بَدمن کلاسیک تبدیل شده که قصد نابودی دنیا را دارد و خبری هم از شخصیت پردازی دقیق درباره او وجود ندارد. او حالا از همان دسته بَدمن هایی است که معمولاً داد و فریاد به راه می اندازند اما در انتها به ساده ترین شکل ممکن از میان برداشته می شوند! چیزی که در تضاد با قسمت قبل « انتقام جویان » بود.
نکته عجیب دیگر در مورد « انتقام جویان : پایان بازی » این است که فیلم حتی در مدت زمان 3 ساعته خود نمی تواند مبارزات به یاد ماندنی خلق نماید. فارغ از بخش ابتدایی فیلم که در سکون می گذرد، حتی در بخش های پایانی و تقابل اَبَرقهرمان نیز نمی توانیم یک جنگ تمام عیار هوشمندانه را شاهد باشیم. سازندگان برای ساخت جلوه های ویژه فیلم همان تمهیدی را به کار بسته اند که پیش از این سازندگان « آکوامن » از آن در نبرد نهایی استفاده کرده بوند یعنی ازدیاد بی رویه CGI و افکت های کامپیوتری و عدم تمرکز در هدایت آن. در اینجا نیز در نبرد نهایی ما با مجموعه ای از جلوه های ویژه بسیار با کیفیت مواجه هستیم که شلوغ و بی برنامه هست و خیلی قابلیت ماندگاری ندارد. این نبرد حماسی است اما جزئیاتی ندارد که بتواند در خاطرات باقی بماند. نبردی که در آن حتی هالک تبدیل به ” پروفسور هالک ” شده است و کاری به کار کسی ندارد!
تمام این موارد به این معنی نیست که « انتقام جویان : پایان بازی » فیلم بدی هست. مشخصاً با قاطعیت می توان گفت که « پایان بازی » در بخش های فنی یکی از با کیفیت ترین آثار چند سال اخیر سینما محسوب می شود و جنبه های سرگرمی آن نیز برجسته و مشهود است، اما به واقع نمی تواند چیزی بیشتر از این باشد. فیلم سعی دارد احساسات تماشاگر را برانگیزد و درامی بسازد که شخصیت هایش چند بُعدی شده و قابل باور باشند. اما این تلاش به ثمر نمی نشیند چراکه در نهایت آنچه از « انتقام جویان » بر جای می ماند یک اثر خوش ساخت اکشن اَبَرقهرمانی است که تکلیف اش با خودش مشخص است و به سختی می تواند از چارچوب تعیین خارج شوند. تلاش برادران روسو برای اینکه به این شخصیت ها بُعد بیشتری ببخشند قابل تحسین است، ، اما آنچه که در پایان فیلم باقی می ماند نه شخصیت های چند لایه، بلکه زد و خوردها و اکشن های جذابی است که اگرچه در مقایسه با قسمت قبل ضعیف تر هستند، اما کماکان می تواند به راحتی مخاطبش را راضی نماید..
منتقد : میثم کریمی
2019-08-11 19:59:18
مشاهده پست
گر بخواهیم دو فیلم اخیر «انتقامجویان» را در یک تصویر ببینیم باید گفت که «جنگ ابدیت» روایت قویتری از «بازی پایانی» دارد و تاثیر کلی آن نیز بالاتر است. چیز خاصی در «بازی پایانی» وجود ندارد که به لحاظ شوکهکنندگی و تاثیرگذاری به پای لحظهای که «ثانوس» در «جنگ ابدیت» بشکن خود را میزند برسد. «بازی پایانی» در ترکیب عناصر دراماتیک با صحنههای بزرگ نبرد با جلوههای ویژهی عظیم کار با کیفیتی انجام داده است(مقداری طنز نیز به اثر اضافه شده است که بر عهدهی «ثور» و «هالک» قرار دارد). چندین و چند صحنهی شورانگیز نیز در اثر وجود دارد که طرفداران را به وجد خواهند آورد، همچنین پایانبندی اثر نیز بالانس مناسبی بین خاتمهدادن این حماسهی ۱۱ ساله و همچنین فراهم کردن مسیر برای ادامهی راه برقرار میکند.؟
2019-08-09 19:40:25
مشاهده پست
گر بخواهیم دو فیلم اخیر «انتقامجویان» را در یک تصویر ببینیم باید گفت که «جنگ ابدیت» روایت قویتری از «بازی پایانی» دارد و تاثیر کلی آن نیز بالاتر است. چیز خاصی در «بازی پایانی» وجود ندارد که به لحاظ شوکهکنندگی و تاثیرگذاری به پای لحظهای که «ثانوس» در «جنگ ابدیت» بشکن خود را میزند برسد. «بازی پایانی» در ترکیب عناصر دراماتیک با صحنههای بزرگ نبرد با جلوههای ویژهی عظیم کار با کیفیتی انجام داده است(مقداری طنز نیز به اثر اضافه شده است که بر عهدهی «ثور» و «هالک» قرار دارد). چندین و چند صحنهی شورانگیز نیز در اثر وجود دارد که طرفداران را به وجد خواهند آورد، همچنین پایانبندی اثر نیز بالانس مناسبی بین خاتمهدادن این حماسهی ۱۱ ساله و همچنین فراهم کردن مسیر برای ادامهی راه برقرار میکند.
2019-08-09 19:31:03
مشاهده پست
hamid336
« پایان بازی » در تمام بخش ها یک عقبگرد در مقایسه با قسمت قبل یعنی « جنگ ابدیت » محسوب می شود. در این قسمت سازندگان برآن شده اند تا از عناصر عجیب و غریب و بی ربطی در طول داستان استفاده نمایند که از جمله آنها رونمایی از بازی مشهور « فورتنایت » در فیلم می باشد! آنتونی و جو روسو، کارگردانان « انتقام جویان » در قسمت آخر ، مجموعه ای از شوخی های بی مزه و نم پس داده از جمله ثور چاق شده را در تصویر گنجانده اند که نه تنها نمی تواند خیلی لبخندی را به لبان تماشاگر بیاورد، بلکه می تواند او را نسبت به فضاسازی غمباری که از پس پیروزی تانوس بر فیلم حکمفرما شده بود نیز تحت تاثیر قرار دهد. استفاده از شوخی های اینچنین غلیظ و پُر رنگ ابداً بر تصویر نمی نشیند.
روند داستان « پایان بازی » نیز مشکلات خاص خود را دارد. فیلم با مدت زمان 3 ساعت به اکران عمومی درآمده است و انتظار می رود که سازندگان در این مدت زمان بسیار طولانی حرف های جذابی برای گفتن داشته باشند اما کمال تعجب، هیچ اتفاق قابل توجهی حداقل در دو ساعت اولیه فیلم رخ نمی دهد. در این دو ساعت سازندگان تماشاگر را صرفاً درگیر نوستالژی های تاریخ این مجموعه فیلمها کرده و آنها را به این سمت و آن سمت می برند و چندتایی شوخی مطرح می کنند و آنچه که می خواهند را بدست می آورند و سپس باز می گردند تا بتوانند اتحادی تشکیل داده و به سراغ بازپس گیری دنیا از تانوس بروند! در واقع سازندگان با رویکرد استفاده از فاکتور سفر در زمان، شخصیت های داستان را به لوکیشن های قدیمی و مواجه با شخصیت های خاطره انگیز این مجموعه می برند تا هم خاطرات مخاطب برای خداحافظی با این مجموعه زنده شود و هم اینکه در یک روند خسته کننده، به دنبال چیزی باشند که بتوانند با در کنار هم قرار دادن آنها، بر دشمن قدرتمندشان فائق آیند. این مقدمه بسیار طولانی و خسته کننده، البته شامل اتفاقاتی می شود که به جهت بازخوانی شان به این شکل در فیلم می تواند بر حفره های فیلمنامه بیفزاید.
نکته جالب اینکه خودِ شخصیت تانوس که از نقاط قوت قسمت قبل محسوب می شد و یکی از برترین شخصیت های منفی آثار اَبَرقهرمانی محسوب می شد، در اینجا آن وجه خاکستری خود که باعث می شد تماشاگر حتی با او ابراز همدردی نماید را از نیز از دست داده و به یکباره با تغییر کاربری، به یک بَدمن کلاسیک تبدیل شده که قصد نابودی دنیا را دارد و خبری هم از شخصیت پردازی دقیق درباره او وجود ندارد. او حالا از همان دسته بَدمن هایی است که معمولاً داد و فریاد به راه می اندازند اما در انتها به ساده ترین شکل ممکن از میان برداشته می شوند! چیزی که در تضاد با قسمت قبل « انتقام جویان » بود.
نکته عجیب دیگر در مورد « انتقام جویان : پایان بازی » این است که فیلم حتی در مدت زمان 3 ساعته خود نمی تواند مبارزات به یاد ماندنی خلق نماید. فارغ از بخش ابتدایی فیلم که در سکون می گذرد، حتی در بخش های پایانی و تقابل اَبَرقهرمان نیز نمی توانیم یک جنگ تمام عیار هوشمندانه را شاهد باشیم. سازندگان برای ساخت جلوه های ویژه فیلم همان تمهیدی را به کار بسته اند که پیش از این سازندگان « آکوامن » از آن در نبرد نهایی استفاده کرده بوند یعنی ازدیاد بی رویه CGI و افکت های کامپیوتری و عدم تمرکز در هدایت آن. در اینجا نیز در نبرد نهایی ما با مجموعه ای از جلوه های ویژه بسیار با کیفیت مواجه هستیم که شلوغ و بی برنامه هست و خیلی قابلیت ماندگاری ندارد. این نبرد حماسی است اما جزئیاتی ندارد که بتواند در خاطرات باقی بماند. نبردی که در آن حتی هالک تبدیل به ” پروفسور هالک ” شده است و کاری به کار کسی ندارد!
تمام این موارد به این معنی نیست که « انتقام جویان : پایان بازی » فیلم بدی هست. مشخصاً با قاطعیت می توان گفت که « پایان بازی » در بخش های فنی یکی از با کیفیت ترین آثار چند سال اخیر سینما محسوب می شود و جنبه های سرگرمی آن نیز برجسته و مشهود است، اما به واقع نمی تواند چیزی بیشتر از این باشد. فیلم سعی دارد احساسات تماشاگر را برانگیزد و درامی بسازد که شخصیت هایش چند بُعدی شده و قابل باور باشند. اما این تلاش به ثمر نمی نشیند چراکه در نهایت آنچه از « انتقام جویان » بر جای می ماند یک اثر خوش ساخت اکشن اَبَرقهرمانی است که تکلیف اش با خودش مشخص است و به سختی می تواند از چارچوب تعیین خارج شوند. تلاش برادران روسو برای اینکه به این شخصیت ها بُعد بیشتری ببخشند قابل تحسین است، ، اما آنچه که در پایان فیلم باقی می ماند نه شخصیت های چند لایه، بلکه زد و خوردها و اکشن های جذابی است که اگرچه در مقایسه با قسمت قبل ضعیف تر هستند، اما کماکان می تواند به راحتی مخاطبش را راضی نماید.
منتقد : میثم کریمی
2019-08-09 19:28:32
مشاهده پست
« پایان بازی » در تمام بخش ها یک عقبگرد در مقایسه با قسمت قبل یعنی « جنگ ابدیت » محسوب می شود. در این قسمت سازندگان برآن شده اند تا از عناصر عجیب و غریب و بی ربطی در طول داستان استفاده نمایند که از جمله آنها رونمایی از بازی مشهور « فورتنایت » در فیلم می باشد! آنتونی و جو روسو، کارگردانان « انتقام جویان » در قسمت آخر ، مجموعه ای از شوخی های بی مزه و نم پس داده از جمله ثور چاق شده را در تصویر گنجانده اند که نه تنها نمی تواند خیلی لبخندی را به لبان تماشاگر بیاورد، بلکه می تواند او را نسبت به فضاسازی غمباری که از پس پیروزی تانوس بر فیلم حکمفرما شده بود نیز تحت تاثیر قرار دهد. استفاده از شوخی های اینچنین غلیظ و پُر رنگ ابداً بر تصویر نمی نشیند.
روند داستان « پایان بازی » نیز مشکلات خاص خود را دارد. فیلم با مدت زمان 3 ساعت به اکران عمومی درآمده است و انتظار می رود که سازندگان در این مدت زمان بسیار طولانی حرف های جذابی برای گفتن داشته باشند اما کمال تعجب، هیچ اتفاق قابل توجهی حداقل در دو ساعت اولیه فیلم رخ نمی دهد. در این دو ساعت سازندگان تماشاگر را صرفاً درگیر نوستالژی های تاریخ این مجموعه فیلمها کرده و آنها را به این سمت و آن سمت می برند و چندتایی شوخی مطرح می کنند و آنچه که می خواهند را بدست می آورند و سپس باز می گردند تا بتوانند اتحادی تشکیل داده و به سراغ بازپس گیری دنیا از تانوس بروند! در واقع سازندگان با رویکرد استفاده از فاکتور سفر در زمان، شخصیت های داستان را به لوکیشن های قدیمی و مواجه با شخصیت های خاطره انگیز این مجموعه می برند تا هم خاطرات مخاطب برای خداحافظی با این مجموعه زنده شود و هم اینکه در یک روند خسته کننده، به دنبال چیزی باشند که بتوانند با در کنار هم قرار دادن آنها، بر دشمن قدرتمندشان فائق آیند. این مقدمه بسیار طولانی و خسته کننده، البته شامل اتفاقاتی می شود که به جهت بازخوانی شان به این شکل در فیلم می تواند بر حفره های فیلمنامه بیفزاید.
نکته جالب اینکه خودِ شخصیت تانوس که از نقاط قوت قسمت قبل محسوب می شد و یکی از برترین شخصیت های منفی آثار اَبَرقهرمانی محسوب می شد، در اینجا آن وجه خاکستری خود که باعث می شد تماشاگر حتی با او ابراز همدردی نماید را از نیز از دست داده و به یکباره با تغییر کاربری، به یک بَدمن کلاسیک تبدیل شده که قصد نابودی دنیا را دارد و خبری هم از شخصیت پردازی دقیق درباره او وجود ندارد. او حالا از همان دسته بَدمن هایی است که معمولاً داد و فریاد به راه می اندازند اما در انتها به ساده ترین شکل ممکن از میان برداشته می شوند! چیزی که در تضاد با قسمت قبل « انتقام جویان » بود.
نکته عجیب دیگر در مورد « انتقام جویان : پایان بازی » این است که فیلم حتی در مدت زمان 3 ساعته خود نمی تواند مبارزات به یاد ماندنی خلق نماید. فارغ از بخش ابتدایی فیلم که در سکون می گذرد، حتی در بخش های پایانی و تقابل اَبَرقهرمان نیز نمی توانیم یک جنگ تمام عیار هوشمندانه را شاهد باشیم. سازندگان برای ساخت جلوه های ویژه فیلم همان تمهیدی را به کار بسته اند که پیش از این سازندگان « آکوامن » از آن در نبرد نهایی استفاده کرده بوند یعنی ازدیاد بی رویه CGI و افکت های کامپیوتری و عدم تمرکز در هدایت آن. در اینجا نیز در نبرد نهایی ما با مجموعه ای از جلوه های ویژه بسیار با کیفیت مواجه هستیم که شلوغ و بی برنامه هست و خیلی قابلیت ماندگاری ندارد. این نبرد حماسی است اما جزئیاتی ندارد که بتواند در خاطرات باقی بماند. نبردی که در آن حتی هالک تبدیل به ” پروفسور هالک ” شده است و کاری به کار کسی ندارد!
تمام این موارد به این معنی نیست که « انتقام جویان : پایان بازی » فیلم بدی هست. مشخصاً با قاطعیت می توان گفت که « پایان بازی » در بخش های فنی یکی از با کیفیت ترین آثار چند سال اخیر سینما محسوب می شود و جنبه های سرگرمی آن نیز برجسته و مشهود است، اما به واقع نمی تواند چیزی بیشتر از این باشد. فیلم سعی دارد احساسات تماشاگر را برانگیزد و درامی بسازد که شخصیت هایش چند بُعدی شده و قابل باور باشند. اما این تلاش به ثمر نمی نشیند چراکه در نهایت آنچه از « انتقام جویان » بر جای می ماند یک اثر خوش ساخت اکشن اَبَرقهرمانی است که تکلیف اش با خودش مشخص است و به سختی می تواند از چارچوب تعیین خارج شوند. تلاش برادران روسو برای اینکه به این شخصیت ها بُعد بیشتری ببخشند قابل تحسین است، ، اما آنچه که در پایان فیلم باقی می ماند نه شخصیت های چند لایه، بلکه زد و خوردها و اکشن های جذابی است که اگرچه در مقایسه با قسمت قبل ضعیف تر هستند، اما کماکان می تواند به راحتی مخاطبش را راضی نماید.
منتقد : میثم کریمی
2019-08-09 19:27:20
مشاهده پست
« پایان بازی » در تمام بخش ها یک عقبگرد در مقایسه با قسمت قبل یعنی « جنگ ابدیت » محسوب می شود. در این قسمت سازندگان برآن شده اند تا از عناصر عجیب و غریب و بی ربطی در طول داستان استفاده نمایند که از جمله آنها رونمایی از بازی مشهور « فورتنایت » در فیلم می باشد! آنتونی و جو روسو، کارگردانان « انتقام جویان » در قسمت آخر ، مجموعه ای از شوخی های بی مزه و نم پس داده از جمله ثور چاق شده را در تصویر گنجانده اند که نه تنها نمی تواند خیلی لبخندی را به لبان تماشاگر بیاورد، بلکه می تواند او را نسبت به فضاسازی غمباری که از پس پیروزی تانوس بر فیلم حکمفرما شده بود نیز تحت تاثیر قرار دهد. استفاده از شوخی های اینچنین غلیظ و پُر رنگ ابداً بر تصویر نمی نشیند.
روند داستان « پایان بازی » نیز مشکلات خاص خود را دارد. فیلم با مدت زمان 3 ساعت به اکران عمومی درآمده است و انتظار می رود که سازندگان در این مدت زمان بسیار طولانی حرف های جذابی برای گفتن داشته باشند اما کمال تعجب، هیچ اتفاق قابل توجهی حداقل در دو ساعت اولیه فیلم رخ نمی دهد. در این دو ساعت سازندگان تماشاگر را صرفاً درگیر نوستالژی های تاریخ این مجموعه فیلمها کرده و آنها را به این سمت و آن سمت می برند و چندتایی شوخی مطرح می کنند و آنچه که می خواهند را بدست می آورند و سپس باز می گردند تا بتوانند اتحادی تشکیل داده و به سراغ بازپس گیری دنیا از تانوس بروند! در واقع سازندگان با رویکرد استفاده از فاکتور سفر در زمان، شخصیت های داستان را به لوکیشن های قدیمی و مواجه با شخصیت های خاطره انگیز این مجموعه می برند تا هم خاطرات مخاطب برای خداحافظی با این مجموعه زنده شود و هم اینکه در یک روند خسته کننده، به دنبال چیزی باشند که بتوانند با در کنار هم قرار دادن آنها، بر دشمن قدرتمندشان فائق آیند. این مقدمه بسیار طولانی و خسته کننده، البته شامل اتفاقاتی می شود که به جهت بازخوانی شان به این شکل در فیلم می تواند بر حفره های فیلمنامه بیفزاید.
نکته جالب اینکه خودِ شخصیت تانوس که از نقاط قوت قسمت قبل محسوب می شد و یکی از برترین شخصیت های منفی آثار اَبَرقهرمانی محسوب می شد، در اینجا آن وجه خاکستری خود که باعث می شد تماشاگر حتی با او ابراز همدردی نماید را از نیز از دست داده و به یکباره با تغییر کاربری، به یک بَدمن کلاسیک تبدیل شده که قصد نابودی دنیا را دارد و خبری هم از شخصیت پردازی دقیق درباره او وجود ندارد. او حالا از همان دسته بَدمن هایی است که معمولاً داد و فریاد به راه می اندازند اما در انتها به ساده ترین شکل ممکن از میان برداشته می شوند! چیزی که در تضاد با قسمت قبل « انتقام جویان » بود.
نکته عجیب دیگر در مورد « انتقام جویان : پایان بازی » این است که فیلم حتی در مدت زمان 3 ساعته خود نمی تواند مبارزات به یاد ماندنی خلق نماید. فارغ از بخش ابتدایی فیلم که در سکون می گذرد، حتی در بخش های پایانی و تقابل اَبَرقهرمان نیز نمی توانیم یک جنگ تمام عیار هوشمندانه را شاهد باشیم. سازندگان برای ساخت جلوه های ویژه فیلم همان تمهیدی را به کار بسته اند که پیش از این سازندگان « آکوامن » از آن در نبرد نهایی استفاده کرده بوند یعنی ازدیاد بی رویه CGI و افکت های کامپیوتری و عدم تمرکز در هدایت آن. در اینجا نیز در نبرد نهایی ما با مجموعه ای از جلوه های ویژه بسیار با کیفیت مواجه هستیم که شلوغ و بی برنامه هست و خیلی قابلیت ماندگاری ندارد. این نبرد حماسی است اما جزئیاتی ندارد که بتواند در خاطرات باقی بماند. نبردی که در آن حتی هالک تبدیل به " پروفسور هالک " شده است و کاری به کار کسی ندارد!
تمام این موارد به این معنی نیست که « انتقام جویان : پایان بازی » فیلم بدی هست. مشخصاً با قاطعیت می توان گفت که « پایان بازی » در بخش های فنی یکی از با کیفیت ترین آثار چند سال اخیر سینما محسوب می شود و جنبه های سرگرمی آن نیز برجسته و مشهود است، اما به واقع نمی تواند چیزی بیشتر از این باشد. فیلم سعی دارد احساسات تماشاگر را برانگیزد و درامی بسازد که شخصیت هایش چند بُعدی شده و قابل باور باشند. اما این تلاش به ثمر نمی نشیند چراکه در نهایت آنچه از « انتقام جویان » بر جای می ماند یک اثر خوش ساخت اکشن اَبَرقهرمانی است که تکلیف اش با خودش مشخص است و به سختی می تواند از چارچوب تعیین خارج شوند. تلاش برادران روسو برای اینکه به این شخصیت ها بُعد بیشتری ببخشند قابل تحسین است، ، اما آنچه که در پایان فیلم باقی می ماند نه شخصیت های چند لایه، بلکه زد و خوردها و اکشن های جذابی است که اگرچه در مقایسه با قسمت قبل ضعیف تر هستند، اما کماکان می تواند به راحتی مخاطبش را راضی نماید.
منتقد : میثم کریمی
2019-08-09 17:55:02
مشاهده پست
تمام این موارد به این معنی نیست که « انتقام جویان : پایان بازی » فیلم بدی هست. مشخصاً با قاطعیت می توان گفت که « پایان بازی » در بخش های فنی یکی از با کیفیت ترین آثار چند سال اخیر سینما محسوب می شود و جنبه های سرگرمی آن نیز برجسته و مشهود است، اما به واقع نمی تواند چیزی بیشتر از این باشد. فیلم سعی دارد احساسات تماشاگر را برانگیزد و درامی بسازد که شخصیت هایش چند بُعدی شده و قابل باور باشند. اما این تلاش به ثمر نمی نشیند چراکه در نهایت آنچه از « انتقام جویان » بر جای می ماند یک اثر خوش ساخت اکشن اَبَرقهرمانی است که تکلیف اش با خودش مشخص است و به سختی می تواند از چارچوب تعیین خارج شوند. تلاش برادران روسو برای اینکه به این شخصیت ها بُعد بیشتری ببخشند قابل تحسین است، ، اما آنچه که در پایان فیلم باقی می ماند نه شخصیت های چند لایه، بلکه زد و خوردها و اکشن های جذابی است که اگرچه در مقایسه با قسمت قبل ضعیف تر هستند، اما کماکان می تواند به راحتی مخاطبش را راضی نماید.
منتقد : میثم کریمی
2019-08-09 17:53:12
مشاهده پست
نکته عجیب دیگر در مورد « انتقام جویان : پایان بازی » این است که فیلم حتی در مدت زمان 3 ساعته خود نمی تواند مبارزات به یاد ماندنی خلق نماید. فارغ از بخش ابتدایی فیلم که در سکون می گذرد، حتی در بخش های پایانی و تقابل اَبَرقهرمان نیز نمی توانیم یک جنگ تمام عیار هوشمندانه را شاهد باشیم. سازندگان برای ساخت جلوه های ویژه فیلم همان تمهیدی را به کار بسته اند که پیش از این سازندگان « آکوامن » از آن در نبرد نهایی استفاده کرده بوند یعنی ازدیاد بی رویه CGI و افکت های کامپیوتری و عدم تمرکز در هدایت آن. در اینجا نیز در نبرد نهایی ما با مجموعه ای از جلوه های ویژه بسیار با کیفیت مواجه هستیم که شلوغ و بی برنامه هست و خیلی قابلیت ماندگاری ندارد. این نبرد حماسی است اما جزئیاتی ندارد که بتواند در خاطرات باقی بماند. نبردی که در آن حتی هالک تبدیل به " پروفسور هالک " شده است و کاری به کار کسی ندارد!
2019-08-09 17:51:41
مشاهده پست
روند داستان « پایان بازی » نیز مشکلات خاص خود را دارد. فیلم با مدت زمان 3 ساعت به اکران عمومی درآمده است و انتظار می رود که سازندگان در این مدت زمان بسیار طولانی حرف های جذابی برای گفتن داشته باشند اما کمال تعجب، هیچ اتفاق قابل توجهی حداقل در دو ساعت اولیه فیلم رخ نمی دهد. در این دو ساعت سازندگان تماشاگر را صرفاً درگیر نوستالژی های تاریخ این مجموعه فیلمها کرده و آنها را به این سمت و آن سمت می برند و چندتایی شوخی مطرح می کنند و آنچه که می خواهند را بدست می آورند و سپس باز می گردند تا بتوانند اتحادی تشکیل داده و به سراغ بازپس گیری دنیا از تانوس بروند! در واقع سازندگان با رویکرد استفاده از فاکتور سفر در زمان، شخصیت های داستان را به لوکیشن های قدیمی و مواجه با شخصیت های خاطره انگیز این مجموعه می برند تا هم خاطرات مخاطب برای خداحافظی با این مجموعه زنده شود و هم اینکه در یک روند خسته کننده، به دنبال چیزی باشند که بتوانند با در کنار هم قرار دادن آنها، بر دشمن قدرتمندشان فائق آیند. این مقدمه بسیار طولانی و خسته کننده، البته شامل اتفاقاتی می شود که به جهت بازخوانی شان به این شکل در فیلم می تواند بر حفره های فیلمنامه بیفزاید.
نکته جالب اینکه خودِ شخصیت تانوس که از نقاط قوت قسمت قبل محسوب می شد و یکی از برترین شخصیت های منفی آثار اَبَرقهرمانی محسوب می شد، در اینجا آن وجه خاکستری خود که باعث می شد تماشاگر حتی با او ابراز همدردی نماید را از نیز از دست داده و به یکباره با تغییر کاربری، به یک بَدمن کلاسیک تبدیل شده که قصد نابودی دنیا را دارد و خبری هم از شخصیت پردازی دقیق درباره او وجود ندارد. او حالا از همان دسته بَدمن هایی است که معمولاً داد و فریاد به راه می اندازند اما در انتها به ساده ترین شکل ممکن از میان برداشته می شوند! چیزی که در تضاد با قسمت قبل « انتقام جویان » بود.
2019-08-09 17:50:59
مشاهده پست
« پایان بازی » در تمام بخش ها یک عقبگرد در مقایسه با قسمت قبل یعنی « جنگ ابدیت » محسوب می شود. در این قسمت سازندگان برآن شده اند تا از عناصر عجیب و غریب و بی ربطی در طول داستان استفاده نمایند که از جمله آنها رونمایی از بازی مشهور « فورتنایت » در فیلم می باشد! آنتونی و جو روسو، کارگردانان « انتقام جویان » در قسمت آخر ، مجموعه ای از شوخی های بی مزه و نم پس داده از جمله ثور چاق شده را در تصویر گنجانده اند که نه تنها نمی تواند خیلی لبخندی را به لبان تماشاگر بیاورد، بلکه می تواند او را نسبت به فضاسازی غمباری که از پس پیروزی تانوس بر فیلم حکمفرما شده بود نیز تحت تاثیر قرار دهد. استفاده از شوخی های اینچنین غلیظ و پُر رنگ ابداً بر تصویر نمی نشیند.
2019-08-09 17:49:46
مشاهده پست
قابل توجه اونهایی که جواب حفره های فیلمنام رو دادن، واقعا خود کارگردان و فیلمنامه نویس اینهارو میدونسته؟
2019-08-09 17:47:04
مشاهده پست
حفره فیلمنامه:
چگونگی ساخت دستکش استارک؟
چگونگی عبور تانوس و تمام لشکریانش از پورتال فضا-زمانی؟
اصلا تانوس وقتی میبینه موفق شده چرا باید به خاطر سنگها در زمان تعقیب کنه؟
حالا اصلا فرض کنید تانوس در زمان حرکت نمیکرد انتقاجویان با سنگها چطور همه چیزو درست میکردن؟
2019-08-09 17:26:52
مشاهده پست
یادم رفت بگم که وسط فیلم اند گیم یه فیلم هندی هم داریم، تو زمان برمیگردن عقب سنگهارو بیارن اما یکی ننه مردشو میبینه یکی باباشو و اون یکی عشقشو، و همه دقیقا همون مکان و زمانی هستنیه فیلم هندی کامل
2019-08-09 17:16:02
مشاهده پست
مثل جالبی در هالیوود وجود دارد که می گوید:« فیلم ها برای بیست دقیقه پایانی شان ساخته می شوند» و فیلم «انتقام جویان: پایان بازی» برای مارول استودیوز و دنیایش همان بیست دقیقه ی پایانی است. همان پایانی که تمام داستان ها برای رسیدن به آن اوج می کوشند. هر چه این پایان قوی تر باشد اثر هم ناگزیر، اثرگذارتر می شود. و «پایان بازی» هر چند سینمارو ها را به وجد می آورد و طرفداران کمیک بوک را به کیفوری و شوقی لایوصف می رساند اما با دیده ی عقل و انصاف، به غیر از چند نکته ی مثبت پراکنده، اثری به غایت ضعیف و نارساست است که مارول را چند قدم به گذشته بر می گرداند.
2019-08-09 17:07:01
مشاهده پست
اصلا قابل قیاس نبود. فیلمنامه شوالیه تاریکی یکی از بهترین فیلمنامه های دوره خودش بود . تناقض اخلاقی و نسبی بودن اخلاق را چنان ماهرانه به نمایش میکشه که ناخود
آگاه تماشاچی رو به یاد تناقض اخلاقی در جدایی نادر از سیمین میندازه.
شوالیه تاریکی اولین فیلم در سبک ابرقهرمانی بود که بالاخره به منتقدها نشون داد میشه یه فیلم ابرقهرمانی ساخت اما جنبه هنری قوی داشته باشه. از تعداد رشته هایی که کاندید اسکار شد تا در زمره 25 فیلم برتر تاریخ سینما. نمیدونم کسی که میگه شوالیه تاریکی فقط ژوکر داشت اصلا به موضوع و فیلمنامه دقت میکنه؟ اگه اهل مطالعه و تفکر باشید شوالیه تاریکی تا مدتها ذهن را درگیر خودش میکنه. انتقا مجویان اخر بازی یک فیلم متوسط بود که نهایت یک اکشن متوسط رو به بالا داشت
2019-08-09 16:59:24
مشاهده پست
اصلا قابل قیاس نبود. فیلمنامه شوالیه تاریکی یکی از بهترین فیلمنامه های دوره خودش بود . تناقض اخلاقی و نسبی بودن اخلاق را چنان ماهرانه به نمایش میکشه که ناخود
آگاه تماشاچی رو به یاد تناقض اخلاقی در جدایی نادر از سیمین میندازه.
شوالیه تاریکی اولین فیلم در سبک ابرقهرمانی بود که بالاخره به منتقدها نشون داد میشه یه فیلم ابرقهرمانی ساخت اما جنبه هنری قوی داشته باشه. از تعداد رشته هایی که کاندید اسکار شد تا در زمره 25 فیلم برتر تاریخ سینما. نمیدونم کسی که میگه شوالیه تاریکی فقط ژوکر داشت اصلا به موضوع و فیلمنامه دقت میکنه؟ اگه اهل مطالعه و تفکر باشید شوالیه تاریکی تا مدتها ذهن را درگیر خودش میکنه. انتقا مجویان اخر بازی یک فیلم متوسط بود که نهایت یک اکشن متوسط رو به بالا داشت
2019-08-09 16:50:01
مشاهده پست
درسته که به لطف چینیها پرفروشترین فیلم تاریخ شده اما کاملا یه فیلم معمولی و متوسط بود. یه عتیقه اومده این فیلمو با شوالیه تاریکی مقایسه کرده، فیلمی که بر اساس نظر منتقدها در زمره 25 فیلم برتر تاریخ سینماست.
نه فیلمنامه درستو حسابی داست فیلم نه یه بحث اخلاقی یا فلسفی و یا ....داشت. فیلمی که به سرعت از ذهنها میره
2019-08-09 16:40:19
مشاهده پست
حالت خوشه داداش؟ مگه داری تاریخ میخونی؟ زیادی جدی گرفتی . فیلمنامش چرت و پرت فقط واسه فروش
2019-08-09 14:34:48
مشاهده پست
برای پرفروشترین فیلم تاریخ یه چرت و پرت به تمام معنا.هنوز خود سازنده گان فیلم نمیدونن کجا میشه تو زمان برگشت کجا نمیشه احتمالا شیر یا خط رفتن یا دیدن دستمزد کی زیادی بالاست یا سن کدوم بازیگر بالاست حذفش کنیم بدون برگشت در زمان. نه فیلمنامه درست حسابی و نه اکشن درست حسابی. قسمت اولش صدبرابر بهتر بود. تیوری برگشت در زمانشون هم افتضاح به تمام معنا.
2019-08-09 14:32:04
مشاهده پست