mina12
تاریخ عضویت : فرو -۶۲۱
فیلم های مورد علاقه mina12
فیلمی در لیست علاقه مندی خود ندارد
آخرین نظرات mina12
وایییی خبر بسته شدن سایت های دانلود بوِیژه دیبا از بدترین خبرهای زندگیم بود. البته ما که زندگی نداشتیم از تمام دنیا فقط همین فیلم و سریال ها برامون مونده بود.دیبا عالی بود عالی...برگرد خواهشا
2019-10-01 20:08:47
مشاهده پست
من هیچوقت به تاریخهای داخل سریال دقت نکرده بودم یا سرچ نکرده بودم در موردش. همیشه فکر میکردم شلبی ها از جنگ جهانی دوم برگشتند و دیگه دوران جنگ در اروپا تموم شده! نگو هنوز جنگ جهانی دوم شروع نشده. اینجوری به این راحتی ها تامی از شر موزلی و حزبش خلاص نمیشه. بازیگر نقش موزلی را بیشتر در فیلم های رمانتیک دیده بودم که نقش پسر عاشق را بازی کرده بود به خاطر همین زیاد با منفی شدنش ارتباط برقرار نکردم با اینکه خیلی تلاش کرد. از همه بیشتر فصل چهارم و اون فضای مافیاییش را دوست داشتم. فصل پنجم هم بعد از دو سه قسمت اول سریال هیجان گرفت و تا آخر عالی پیش رفت.
2019-09-24 16:40:44
مشاهده پست
اسپویل ........................
کلا سریالش خیلی دوست داشتم. فصل یک که خیلی قشنگ و جنجالی بود. بر خلاف خیلی ها من فصل 2 را حتی یه خورده بیشتر از فصل یک دوست داشتم. نشون میداد هرکسی داستان خودش داره و حرفهای مادر هانا در آخرین دادگاه در مورد آزار و اذیت زنان تحت تاثیرم قرار داد.
از همه بیشتر از زک بدم اومد. حتی بیشتر از برایس. هانا بهش اعتماد داشت و حتی ازش خوشش اومده بود اما به خاطر ترسویی، زک تنهاش گذاشت. شاید اگه هانا همون محبت به برایس داشت برایس آدم بهتری میشد. مثل آنی که تونست روی برایس اثر بزاره.
همیشه با خودم میگفتم چرا برایس که اسمش تو نوارها بود اونها را گوش نکرد که فصل 3 را ساختن. این فصل برای من تا حدودی کسل کننده بود. بعضی جاها دلم میخواست بزنم جلو بره. یا ول کنم فقط برم دو قسمت آخر ببینم و تموم بشه.
اصلا با شخصیت آنی نتونستم ارتباط برقرار کنم. احساس میکنم نویسنده ها از همون قسمت اول میخواستن به زور دوسش داشته باشیم. یه دختر تازه وارد جذاب مهربون باهوش که همه چیزو میدونه به همه لبخند میزنه با همه دوست میشه و همه دوسش دارند و میپذیرند. ایشون روانشناس- کاراگاه -مغز متفکر گروه -بزن بهادر و...بودند. دیگه با کاری که با مانتی کرد تیر خلاص را زد. اتفاقا به نظر من لحجهاش و اینکه نمی تونست بعضی از کلمات درست تلفظ کنه وجه مثبتش بود. بر خلاف خود آنی ، مادر آنی با اون نگاه ها و ابهت و رازآلود بودنش بیشتر از خود آنی آدم جذب میکنه. با اینکه اصلا چندتا دیالوگ بیشتر نداشت. یه جاهایی فکر میکردم قاتل مادر آنیه از بسکی جذبه داشت.
به نظر من اگه فصل سوم میخواست در مورد برایس باشه بهتر بود داستان از زبان خود برایس نقل بشه. مثل فصل اول که راوی خود هانا بود. مثلا بچه ها همون دفترچه خاطرات برایس که عکس هزارتو روش بود پیدا میکردند و شروع میکردند به خوندن تا نقطه قتلش که دیگه اونجا نمیتونسته ادامه بده و بعد قاتل با توجه به شواهد و مدارک و حرف های قبلی برایس مشخص میشد.
یه جاهایی برایس هرچقدر میرفت معذرت خواهی میکرد هیچکس قبولش نمیکرد و همه بهش میگفتن بره گمشه. گفتم حالا برایس میرسه به این نقطه که بگه اصلا خوب کردم!!!!!! دلم خواست بازم میکنم!
فکر میکنم فصل 3 یه جورایی میخواست خیلی مثبت باشه و پر از حرفهایی روانشناسی بود که به آدم هایی که قلدری میکنند اهمیت ندید اگه مشکلی پیش اومد برید حرف بزنیدو.... قانون شکنی های فصل یک و دو هم نداشت. تو دو قسمت آخر منتظر بودم بگه این صحنه خشونت داره و برای همه مناسب نیست و شوکم کنه ولی از این چیزا نداشت.
در آخر اینکه من از همون فصل اول مانتی خیلی دوست داشتم. فکر میکردم فقط اخلاقش دیوونه است. تو فصل دو با کاری که با تایلر کرد گند زدن بهش ولی بازم ازش نا امید نشدم. دوست داشتم لایه های زندگیش باز بشه.. مشخص بود زجر کشیده است. و بعدم گفتم کاشکی فرصتی که برایس نداشت را به مانتی بدن. کاری که با مانتی کردن و علاوه بر متجاوز بودن قاتلش هم کردند خیلی نامردی بود. الانم که مرده کی میخواد تقاص مانتی پس بده!!!!
2019-09-03 16:27:27
مشاهده پست