parol
تاریخ عضویت : اسف ۱۳۹۶
فیلم های مورد علاقه parol
فیلمی در لیست علاقه مندی خود ندارد
آخرین نظرات parol
درخواست شناسایی فیلم
می دونم بی ربطه ولی اگر دوستی در مورد پیدا کردن این فیلم کمک کنه ممنون میشم
دوتا برادر هستن ، پدرشونو می کشند و آنها در پایان فیلم در آشیانه هواپیما با دو مرد که یکی موهایش سفید رنگ است درگیر می شن . مرد مو سفید برادر کوچکتر رو از بالای دکل داخل آشیانه هواپیما به پایین پرت می کنه و برادر بزرگتر خودشو زیر اون میندازه و بالاخره اون مرد مو سفید رو می کشند . این فکر کنم برای دهه هشتاد میلادی باشه . imdb رو زیر و رو کردم نتونسم پیداش کنم . هیچ اسم و نشانی هم ندارم . حدود بیست و هشت سال پیش این فیلم رو دیدم . ضمنا برادر کوچکتر یه شانه داره که باهاش بعضا موهاشو شانه میزنه . ممنون از دوستان
د
2019-10-17 10:12:41
مشاهده پست
ابتدا باید به نویسنده یا نویسندگان این سریال آفرین گفت ، چقدر ریز بین ، چقدر زیرک ، باهوش ، اهل مطالعه شدید و عمیق ، نویسنده خلاق و درجه یک ، استاد فیلم نامه نویسی
دیالوگ ها به تناسب شخصیت ها نوشته شده است ، معلوم است که کار گروهی بوده .
برای تماشای این نوشته بی نظیر کمی صبر و حوصله کنید ، از عمق داستان سیراب نمی شوید.
نویسنده به قدری به خود اعتماد دارد که پایان داستان را از ابتدای آن نشان می دهد ، اما بیننده را تشنه نگه می دارد ، اوج توانایی فیلم نامه نویس، چیزیست که نویسنده یا نویسندگان این سریال تماما هیجان و تعلیق، به نمایش گذاشته اند ، بماند که کارگردانی ، تهیه کننده ، بازیگران و تقریبا تمامی عوامل فیلم عالی ظاهر شده اند. دوبله سریال بی نقص است و حس لازم را می رساند . دانلود کنید و لذت ببرید .
با تشکر از مدیریت سایت دیبامووی
2019-09-16 18:17:27
مشاهده پست
اگر این سریال رو چهار سال در دانشگاه تدریس کنند باز هم وقت کم خواهد آمد ، تدوین ، صدا گذاری ، صدا برداری ، فیلم نامه بدون عیب و نقض ، کارگردانی و بازیگری ، طراحی صحنه و گریم ، تقریبا بدون ایراد ، هیچ ایرادی بر فیلم وارد نیست مگر آنکه یک آدم بیسواد بگوید مگر چنین داستانی ممکن است! با آن بی سوادان کاری نداریم ، به نظرم گروه نویسندگی این سریال آینده ای درخشان تر از برادران نولان خواهند داشت ، قطعا همین گروه مینی سریال ، سه گانه سینمایی ، یا سریال خواهند ساخت ، چیزی که بعد از پایان فصل دوم به ذهنم رسید این بود که دوباره نگاه کنم ، از فصل اول دوباره نگاه کردم ، واقعا بی نظیر است ، جهان خلق شده در این سریال دقیقا به اندازه جهان فعلی ما وسعت دارد ، تغییرات اقلیمی ، فرهنگ اجماع مختلف در ادوار متفاوت ، سیاست های درست و غلط ، رابطه های پنهانی ، روابط خانوادگی ، غریزه انسانی ، علوم مختلف و انواع و اقسام مباحث و واقعیت های زندگی را در این سریال می بینیم . با خودم میگوییم واقعا چطور می شود چنین داستان هایی را با چنین گروه حرفه ای گرد هم آورد ؟ هر چند سریال strenger things قبل از این سریال ساخته شده است و تم اولیه این سریال شباهت نزدیکی به سریال چیزهای خارق العاده دارد اما بسط داستانی این سریال واقعا بینظیر و قابل مقایسه با چیزهای خارق العاده نیست ، یک صحنه و یک سکانس از این سریال بی هدف نشان داده نمی شود . از دیبا مووی تقاضا دارم بخشی را برای رد و بدل نظرات کاربران بازگشایی کنند تا دوستان سینما دوست در این نوع خاص از این فیلم ها و سریال ها بتوانند تبادل نظر داشته باشند ، تماشای این سریال را واجب کفایی اعلام میکنم و هر کس کوتاهی کند گناه بزرگی در جهت پیشبرد بینش خود به جهان سینما را انجام داده است . سریع دانلود کنید و در اتاقی ساکت و به دور از مشغله ذهنی محسور این هنر بینهایت عمیق شوید .
2019-06-25 09:52:46
مشاهده پست
نقد فیلم همه می دانند
نویسنده و کارگردان : اصغر فرهادی
به عنوان نویسنده آماتور فیلم نامه های کوتاه و بلند ، همیشه قبل از نگاشت طرح اولیه فیلم نامه هایم ، این سوال را از خودم می پرسم. آیا موضوع داستان من، برای دیگران اهمیت دارد ؟ آیا زاویه نگاه من به بک موضوع می تواند تبدیل به زاویه نگاه مخاطب شود ؟ آیا خط داستان و نحوه ارائه آن کشش کافی برای جذب مخاطبان را خواهد داشت ؟ و .... سوالات زیادی از این قبیل
بعد از دیدن فیلم "همه می دانند" اصغر فرهادی ، همین سوالات به ذهنم رسید که آیا نویسنده اثر این سوالات را از خودش پرسیده است یا اینکه فقط به خاطر وجود شرایط خاص سینمایی بین المللی و بازیگران مطرح جهانی و گروه حرفه ای پشت صحنه ، مجبور به نگاشت چنین داستان هیجان زده شده است . حین تماشای فیلم که بیشتر لحظات را باید تحمل کنید تقریبا هیچ نو آوری داستانی و فرا داستانی در فیلم دیده نمی شود . گویا نویسنده بعد از گذراندن دورانی در اروپا ، اکنون زمان درس پس دادن فرا رسیده و نویسنده باید بنا به شرایط تحمیلی چیزی را نمایش دهد . در این فیلم هیچ نشانه ای از اصغر فرهادی نمی بینیم . بلکه اصغر اروپایی می بینیم. تقریبا همه سکانس های "همه می دانند" را در سینمای اروپا قبلا دیده ایم . حتی زمان تغییر ژانر هم نامناسب است. مخاطب آهسته و قذم به قذم وارد فضای فیلم می شود اما همین که به محیط فیلم شناخت پیدا می کند با یک تغییر ژانر تند و تیز روبرو می شود. کشمکش داستان چنگی به دل نمی زند اما بازیگران نهایت انرژی را از خودش به نمایش می گذارند . فیلم برداری و صحنه انصافا در حد عالی هستند و شاید همین دو عامل باعث شده تا بعد از اتمام فیلم ، دقایقی در حال و هوای فیلم بمانید . خلاصه اکنون همه می دانند که "همه می دانند" در حدی نشد که همه می خواستند.
با تشکر ب.ف.ق
2018-11-28 11:03:44
مشاهده پست
این سریال رو پیشنهاد نمیکنم . تاکید می کنم نگاه کنید . گروه فیلم نامه نویسی این سریال بی شک قویترین گروه فیلم نامه نویسان را گرد آوری کرده . بقدر ی ذکاوت در نوع نگاشت فیلم نامه به چشم می خورد که حتی یک سطر یا یک جمله از فیلم نامه هم بیهوده نیست . این نوع فیلم نامه ها معمولا به صورت کارگاه گروهی نوشته می شود . داستان اصلی را یک یا چند نفر بازگو کرده و گروه فیلم نامه نویس مسئولیت جلو بردن کاراکتر ها را بر عهمده می گیرند . از این رو در هم تنیده شدن کاراکتر ها خود به خود باعث ایجاد دارم شده و به دارم اصلی داستان عمق بیشتری می بخشد . به عبارت ساده در این نوع فیلم نامه ها ، هم کاراکتر ها داستان را به جلو می برند و هم پیرنگ اصلی داستان که خود شامل ده ها خرده پیرنگ دیگر است و همین باعث ایجاد عمق در درام کلی می شود . هر چه عمق در درام بیشتر باشد احتمال سمپاته شدن مخاطب بسیار بالا می رود . از این رو بطن داخلی و خارجی داستان باعث ایجاد کنش و واکنش در مخاطب می شود . محیط راز آلود داستان به پیرنگ تعقیب و گریز بیشتر شبیه است اما حرکت کند داستان بیننده را مجاب به میخکوب شدن می کند . کنتراست یا ناهمگونی سرعت حرکت درام در این نوع سریال در نوع خود بینظیر است . اوج شاهکار این سریال ایجاد حس تعلیق دیوانه کننده یست که مخاطب می خواهد هر چه سریعتر انکشاف کند اما سرعت کند درام اصلی جنون تماشا کردن را در ذهن مخاطب به اوج می رساند .
2018-08-01 19:42:38
مشاهده پست
دنبال یه فیلم هستم محصول آمریکا دهه هشتاد میلادی / دو تا برادر هستن پدرشون رو یه مرد مو سغید تو استخر خونشون میکشه بعد اینا میرن انتقام میگیرن . آخر فیلم در آشیانه هواپیماهی شخصی است که این دوتا برادر با اون مو سفید و همکارش مبارزه میکنن مو سفید از بالای برجک برادر کوچیک رو میندازه پایین ولی برادر بزرگه خودشو میندلزه زیرش و نمیزاره برادر کوچیکه بمیره و بعدش دوتایی شکستش میدن . IMDB رو گشتم اما پیدا نکردم از بازیگرهای فیلم هم هیچوقت فیلمی ندیدم . حدود سی سال پیش که ویدئو قاچاق بود و نوار هاش سایز کوچک بودن این فیلم رو دیدم خیلی دوست دارم دوباره ببینمش . اگر کسی اسمشو میدونه بگه خیلی ممنون
2018-05-24 10:47:46
مشاهده پست
اونایی که مثل من عاشق آهنگ ابتدایی فیلم هستن
Apparat - Goodbye - Dark
لینک
https://www.youtube.com/watch?v=66VnOdk6oto
البته نمی دونم قرار دادن لینک خلاف قوانین سایت است یا نه . اما این آهنگ محشره
2018-05-19 20:19:20
مشاهده پست
آشغال ترین فیلمی که دیدم و حیف وقتم که تلف شد . اگر استراحت میکردم خیلی بهتر از دیدن این فیلم روان گسیخته بود . اگر در تئاتر به نمایش در می آمد بهتر جواب میداد تا این خزعولات مسخره بی سر و ته . فیلم باید نگاه داشته باشد . مثلا نگاه روان شناختی . اما نه نگاه واگرا بلکه باید همگرا باشد . مثلا فیلم شکار گوزن مقدس که روان گسیخته است اما واگرا نیست . کلا بعضی از فیلم سازها ، نویسنده ها ، نقاش ها ، شاعر ها و در کل هنرمندها آن قدر بدون محتوا وارد عمق مسایل می شوند که گویا شاهکاری کرده اند یا بسیار زیاد در آنچه فرو رفته اند می دانند اما افسوس که در توهم علم یا توهم هنر فرو رفته اند نه خود علم یا هنر . مثلا نمونه بارزش آثار ساموئل بکت است . یه چند سطر بی محتوا می نویسد و چند نفر که خود را مدعی الهنر می دانند با نگاه های عجیب و غریب شروع به تفسیر می کنند که گویا بسیار م دانند . یا مثلا نقاش هایی که یک سطل رنگ را به دیوار پاشیده و در مورد خطوط بوجود آمده ساعت ها بحث و جدل می کنند . دوستان عزیز اینها هنر نیست این ها کلاهبرداری هنری است . برای مثال همین فیلم مسخره مادر . اگر آنونس فیلم را کسی مشاهده کند و حوادث عجیب و غریب را ببیند بی شک مجذوب رفتن به سینما می شود و بعد از دو ساعت می فهمد که سرش کلاه رفته است . درام هم باید کشمکش درونی داشته باشد هم کشمکش برونی و از همه مهمتر کشمکش مخاطب . نمی توان مخاطب را نادیده گرفت و برای نشان دادن استعاره ساعت ها بدون وجود تمهیدات لازم شروع به نشان دادن حوادث عجیب و غریب زد و در پایان از مخاطب انتظار داشت که هر آنچه به خوردش داده اند بگوید به به چقدر دستپخت عالی بود.
2018-05-14 22:54:40
مشاهده پست
سنگ زمان از دکتر استرنجر گرفته شد پس نظریه شما نمی تونه درست باشه ! در کل مارول یا با قهرمان های خودش ادامه میده ( با توجه به سکانس بعد از تیتراژ پایانی ) یا اون موجود عظیم الجثه رو باز میکنه و قهرمان های جدیدی اضافه می کنه ( چون موجود عظیم الجثه در ستاره های مرده زندگی میکنه و این به نوعی می تونه به مبدا آفرینش ربط داده بشه ) و احتمال سوم از شخصیت های DC استفاده خواهد کرد ( شخصیت های DC یک ماده حالت چهارم را دارند که فراتر از همه قهرمان ها قابلیت عمل دارد ) و احتمال آخر که خیلی خیلی کمه اینه که با یه داستان مسخره شروع جدیدی رو ایجاد میکنه که البته با این فیلمی که دیدم احتمال وقوع چنین ریسکی صفر درصد هم امکان نداره .
2018-05-14 20:59:20
مشاهده پست
امروز در سینما ماکسیمم ورژن سه بعدی اش را دیدم . چهل و پنج هزار تومن به پول ایران قیمت بلیطش بود . حلالشان باشد . اما خود فیلم . تقریبا هیچ خرده ای به هیچ بخشی از فیلم نمی توان گرفت . بعد از پایان فیلم، تیتراژ پایانی فیلم شورع شد و حدود ده هزار اسم یا بیشتر نوشته شد که نشان دهنده تعدد عوامل در کشورهای مختلف ی باشد . واقعا فیلم بی نظیری است . هر آنچه از استدیوی مارول دیده ایم به کنار این فیلم به کنار . شاهکاری بی نظیر . بعد از دیدن فیلم در محوطه ای بیرونی نشستم و با خودم فکر کردم . در جهانی که ما زندگی می کنیم میلیون ها دانشمند داریم . میلیون ها پزشک . میلیون ها انسان خیر ، ده ها هزار موسسات خیریه ، سازمان های جهانی که همگی برای بهتر شدن وضعیت زندگی انسان ها تلاش می کنند اما چرا دنیای ما با این چنین شتابی به سوی تباهی می رود ؟ چرا اخلاق هر روز کم رنگ تر می شود . فساد به صورت سرطان بدخیم نه تنها در دولت ها و سازمان ها بلکه حتی در خانواده ها با گسترشی عجیب جایی برای خود باز میکند که گویا پایان جهان ابدا پایان خوبی نخواهد بود . سوال ذهنی ام این بود چرا پایان خوش نداریم . در حالی که در ذات تک تک انسان ها حس خوب بودن است ؟ عجب معادله مسخره ای . ما خوبیم اما نمی خواهیم خوب بمانیم پس به بدی تبدیل می شویم تا به خوبی خود برسیم . نگاه جدیدی که در این فیلم به وفور یافت می شود نگاهیست که باید بدی کنی تا به خوبی برسی است . اگر می خواهی کار خوبی انجام دهی باید بدی بکنی . باید از عزیزترین هایت بگدری ، باید قربانی بدهی ، باید شکنجه کنی تا به هدف خوبی که در ذهن داری برسی . اما آیا هدف خوب برای یک نفر یا یک قوم تمامیت ارزشی برای سایرین را هم دارد ؟ در حالیکه همان سایرین نیز تلاش می کنند به خوبی برسند . واقعا خوبی چیست ؟ پایان این فیلم به نوع عجیبی تمام می شود . آیا پایانش خوب است یا بد ؟ واقعا نمی دانم . اصلا آیا خوب و بد معنی و مفهومی در جهان ما دارند ؟ اگر خوب و بدی نباشد پس قضاوت برای چیست ؟ اگر قضاوت نباشد پس عدالتی هم نیست و این یعنی پوچی محض . از همین رو پایان این فیلم را قوی ترین پایانی می دانم که تا به حال دیده ام . پایانی بهتر از شوالیه تاریکی ، تلقین ، هفت ، قربانی کردن گوزن مقدس ، چشمان کاملا بسته ، شب گرد ، و ...
مارول یا می داند چکار می کند یا می خواهد خودکشی کند و شخصیت های جدیدی را به دنیای سینما وارد کند
2018-05-13 19:58:52
مشاهده پست
فیلم از همون سکانس اول دو چیز را مشخص می کند . داستان در مورد چیست و شخصیت اصلی کیست . تمهیدات لازم رو برای تک تک پلان ها بکار میگیره و فیلم کمدی سه پرده ای به همراه شرایط نا معمول رو خیلی روان و راحت جلو میره ، قطعا برای کسایی که دوست دارن با طریقه نوشتن فیلم نامه کمدی درگیر بشن فیلم خوبی است . قدرت فیلم نامه کمدی در این فیلم کاملا واضح است . هر بازیگری جای این بازیگران بود بازم فیلم خوبی در می اومد چون فیلم نامه اش بشدت از روی مطالعه و تحقیق نوشته شده است . البته صحنه پایانی فیلم بیننده رو کمی گیج خواهد و بیننده از خود خواهد پرسید وایستا ببینم کی تو بازی کی بود ؟ پاسخ به این سوال ساده است . نمی توانیم پلیس را زیر مجموعه قرار دهیم . نه در سینمای ایران و در در سینمای سایر کشور ها . آنکه همیشه دست برتر را دارد پلیس است . به نوعی حس می کنم که صحنه آخری فیلم جز فیلم نامه نبوده و به جبر شرایط قوانین آمریکا در پایان گنجانده شده است.
2018-05-06 10:47:11
مشاهده پست
فیلم الان رو پرده سینماست من امروز دیدم سه بعدی ببینید فقط هیجان میده . نه فیلم نامه و نه کارگردانی حرفی برای گفتن نداره . دقیقا رو متد فیلم های اکشن ساخته شده . صرفا به خاطر آلیشا ویکندر رفتم حیف پولی که دادم .
2018-03-18 22:13:48
مشاهده پست
نولان عملا از زمان خود جلوتر است . در قسمت سوم از سه گانه بتمن گروهی را نشان می دهد که به جای تصرف پاسگاه یا دادگاه ، کل شهر را تصرف میکنند . قدرت و ثروت را از ثروت مندان گرفته و به اقشار پایین شهر تحویل می دهند . دادگاه هایی بی عدل همانند قبل ایجاد کرده و مخالفان خود به کام مرگ می فرستند . چند سال بعد ما شاهد شکل گیری داعش شدیم !!! دانکرک هم جلوتر از زمان است . هر چند داستانی قدیمی را بازگو می کند . در یکی از سکانس های طلایی فیلم که خواستگاه نویسنده این اثر یعنی نولان را به خوبی نشان می دهد سکانسی است که تقریبا کمی از هرج و مرج کنار ساحل کاسته شده است و یکی از سرباز ها از فرمانده می پرسد که چرا نیروهای خودی کشتی نمی فرستند و فرمانده با اعتماد به نفس پاسخ می دهد که آنها را برای جنگ بعدی نگه داشته اند ! این جمله تمام دیدگاه نولان را نشان می دهد . جنگ تجارت است و جان انسان ها بهایی ست که برای تجارت به بازی گرفته می شود . جنگ سازان تاجرانی هستند که به خوبی می دانند چگونه با هم معامله کنند و سربازان را همانند سربازان شطرنج هرجا که لازم باشد قربانی می دهند تا مهره با ارزش تری را به دست آورند. اینکه نولان در این فیلم داستان ندارد اتفاقی نیست . اگر این فیلم را داستان گونه توصیف میکرد قطعا اشتباه ناشیانه ای کرده بود اما نولان استاد تر از این حرفهاست . نبود جلوه های بصری یکی از نقاط قوت فیلم می باشد . اگر فیلم را در سینما مکس با پرده عریض و صدای گذاری دالبی که قلب آدم را از جا می کند تماشا کنید قطعا خود را یکی از سرابازان گیر افتاده در ساحل می دانید . برای تمام شدن فیلم تلاش می کنید و بارها از شدت هیجان در صندلی خود چپ و راست می شوید . دقایق بسیاری حس خلبان بودن پیدا می کنید و نگران اتمام مخزن سوخت می شوید . از بوی منزجرکننده تند ساحل دماغ خود را میگیرد و از روی عجز و ناتوانی در مقابل طبیعت بی رحم و شرایط سخت و طاقت فرسا برای فرار از مرگ تا پایان فیلم لحظه شماری می کنید. برای همین نیازی به داشتن داستان پیدا نمی کنید . فیلم چند گره کوچک دارد که خود به خود باز می شود . در این فیلم فرصتی برای تحلیل حوادث پیدا نمی کنید زیرا که فقط می توانید عکس العمل نشان دهید . آنچه که من را بیشتر از همه چیز نگران می کند نگاه نولان به جنگ است زیرا او همانند پیامبران از آینده خبر می دهد و پیش آمدهای واقعی را رسوا می کند . او احتمال وقوع جنگی بزرگ را در دانکرک حکایت کرد.
2018-03-15 19:01:34
مشاهده پست
قبل از هر چیز بگم که نمره دوبله این سریال صد از ده می باشد . دوبله به قدری زیبا و دقیق است که اندازه خود سریال ارزش دیده شدن دارد و به دوستان توصیه میکنم حتما دوبله فارسی نگاه کنند تا بتوانند با کل داستان سمپاته شوند . اما خود داستان سریال همان تکرار مکررات است اما به قدری زیبا تکرار شده که ارزش زمان گذاری و موشکافی داستان را دارد . کافیست به تور قسمت اول گیر کنید تا با خود بگویید عجب تله ای پیدا کرده ام حقیقتا ارزش افتادن در این دام را داشته ام . چیزی که از همان ابتدا شما را درگیر میکند فیزیک سریال است . کاراکترهای سه بعدی ، فضای رمز و راز گونه ، بازی های بی نقص ، فیلم نامه ای که از روغن زیتون لیز تر است و به راحتی راه خود را باز میکند و به حرکت خود ادامه میدهد . سازندگان این سریال علمی تخیلی چنان استادانه واقعیت و خیال را ترکیب کرده اند که گویا سالها شیمی خواهده اند و به درجه استادی ترکیبی رسیده اند . نگاشت فیلم نامه خالی از مطالعه نیست . هیچ حادثه ای بدون تمهیدات قبلی شکل نمیگیرد و تمام اجزای داستان مانند چرخ دنده های ساعت مچی به درستی می چرخند . ژانر داستان هم در نوع خود جالب است و عمدتا با سه نسل کودک و نوجوان و میان سال و بزرگ سال در ارتباط و جالب تر آنکه تمام حوادث برای هر سه نسل قابل فهم و درک است . عشق کودکانه دختر و پسر ، عشق مادر و فرزند ، عشق پدر و دختر و مشکلات و خواسته های تک تک کاراکتر ها به خوبی توصیف شده اند . چیزی که بیننده را بیشتر از همه درگیر خود میکند تعدد کاراکتر های اصلی داستان است و مهم تر اینکه بیننده با همه شان خود هم ذات پنداری میکند و خواسته یا ناخواسته به همراه آنها به چالش کشیده می شود . البته ناگفته نماند برخی از موقعیت هایی که سازندگان این فیلم ایجاد کرده اند استفاده از متد های معمول پیرنگ است مثلا عشق مثلثی اما کاملا پیرو پیرنگ عشق ممنوع نیست . برای همین تازگی دارد . اگر وارد بحث معنا شناسی ، نماد شناسی ، و مباحث دینی فلسفی شویم نیاز به ساعت ها زمان برای بحث و تبادل نظر داریم . در پایان از تمام فیلم نامه نویسان و داستان پردازان تقاضا می کنم حتما این سریال ساده و مهیج را مطالعه کنند تا بتوانند با شیوه های بسط داستانی آشنا شوند . از سایت فوق العاده دیبا مووی هم تشکر ویژه دارم که بساط عیش و نوش سینما دوستان را به خوبی استارت زده و امیدوارم تلاش هایشان بی نتیجه نماند.
2018-03-15 18:25:09
مشاهده پست