والدین جاش و لینگ هردو باستان شناس هستند و اکنون تعطیلاتشان را در مجاورت محل حفر معبدی قدیمی می گذارنند. باستان شناسان در پی یافتن راهی به درون معبد بدون تخریب درب ورودی هستند که در همین حین…

داستان فیلم در مورد یک کارآگاه بومی دایره جنایی است به نقطه ای دور افتاده باز می گردد تا قتل دختر جوانی را بررسی کند. کارآگاه بومی پس از ده سال به دیارش بازگشته که دیارش دست خوش تحولات عظیم شده چون کشور نیز اوضاعش خراب است. فقر و فحشا و مواد بیداد میکند. پلیس دست به کار نمیشود او تنها به مبارزه بر میخیزد که ناگهان متوجه میشود تنها نیست.

در کشوری در آسیای جنوب شرقی، یک نظامی نیمه دیوانه به نام ژنرال بیسون (جولیا) گروهی از امریکایی ها را به گروگان گرفته است. سه گروه در پی نفوذ به مقر این دیکتاتور هستند سرهنگ کاماندو، ویلیام گیل (وان دام) و یک گروهان نظامی؛ یک گروه تلویزیونی به سرپرستی قهرمان ورزش های رزمی، چون لی (ون) که قصد گرفتن انتقام قتل پدرش را از ژنرال دارد؛ و دو مأمور اخراجی سازمان سیا که هر دو قهرمان ورزش های رزمی هستند…

در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم، «ژنرال داگلاس مک آرتور» تصمیم گرفت به قولی که در سال 1942 داده بود، وفا کند و دوباره پس از عقب نشینی اجباری از فیلیپین، به آن جا برگردد. بیش از پانصد سرباز امریکایی در اردوگاهی در فیلیپین اسیر ژاپنی ها بودند و با آنان رفتاری بی رحمانه صورت می گرفت و «مک آرتور» می خواست مطمئن شود که این سربازها صحیح و سالم به کشورشان باز می گردند.