آمریکا
دکتر اروین ریدنشنایدر که در زندان نقشه‏ى دقیقى براى دستبرد به یک جواهرفروشى طراحى کرده، پس از آزادى عملیات سرقت را به جریان می ‏اندازد.
واشینگتن، دی.سی. خبرنگاری به نام ریچل آرمسترانگ باعث افشای هویت یکی از مأموران سیا می شود. اما او با پشتیبانی سردبیرش از اعلام نام منبع خود امتناع می کند و همین خشم دادیار ویژه ی فدرال را برمی انگیزد. خیلی زود نیز ریچل به زندان فرستاده می شود تا بهای کاری را که می کند دریابد.
داستان فیلم درباره ی داگ یک فروشنده ی سوپر مارکت است که مدتها است در ان شرکت به فروشندگی اشتغال دارد. اوضاع به همین منوال است تا اینکه داگ متوجه می شود شرکت قصد دارد شعبه ی جدیدی راه اندازی کند و از انجا که سابقه ی داگ بالاست او انتظار دارد او را به عناون مدیر شعبه ی جدید انتخاب کنند…
سفید برفی دختری زیبا و مهربانیست که زیبای او حسادت ملکه را برمی انگیزد و به همین خاطر ملکه بدجنس تصمیم به کشتن سفید برفی را می گیرد. اما سفید برفی به جنگل فرار می کند و در خانه هفت کوتوله شاد و دوست ...
داستان در مورد دختریست که عاشق یک مرد تمام و کمال میشود. اما آن مرد یک نقص دارد اینکه او آدمکشی است که توسط کارتل های جرم و جنایت استخدام می شود و…
شوالیه تاریکی باید با زنی اسرار آمیز که کارهای او را به شکل بی رحمانه تری تقلید می کند، روبرو شود…...
لو جین پوپلین که پس از مدت کوتاهی حبس به خاطر دزدی آزاد شده به دیدار شوهرش، کلوویس در زندان دیگری می رود و به او خبر می دهد که مقامات، پسر کوچک شان را به خانواده ای دیگر سپرده اند و قانعش می کند تا بگریزد و با هم به شوگرلند بروند و بچه را پس بگیرند.
کوئرت اونز، مردی خطرناک با پرستاری پنلوپه وورث از مرگ نجات می یابد. او در نهایت با انتخاب دنیایی که در آن زندگی می کند و دنیای پنلوپه گرفتار می شود…
چهار قهرمان کوچک می خواهند با استفاده از قدرت اجداد پدریشان که انتقام جویان اصلی می باشند، موجودی پلید بنام اولترون را سرنگون سازند…...
یک پسر نوجوان به نام کوبو باید به دنبال یک سری وسایل جادویی بگردد تا با استفاده از آنها بتواند روحی که از گذشته آمده را شکست دهد…
«جوترنر» که برای یک بخش مخفی سیا در نیویورک کار می کند، برای افشای احتمالی اطلاعات، ادبیات تریلر و جاسوسی را بررسی می کند. روزی «ترنر» در بازگشت به محل کارش می بیند که همه ی هم کارانش به طرز وحشیانه ای به قتل رسیده اند…
اسپارتا، میسی سیپی. در شبی گرم، »سام وود«، پلیس گشتی، جنازه ی کارخانه داری اهل شمال را می یابد و سپس در ایستگاه قطار به مرد سیاه پوستی مظنون می شود و او را دستگیر می کند. خیلی زود معلوم می شود که مرد، »ورجیل تیبز« خود پلیس جنایی و از اهالی فیلادلفیا است. اما »بیل گیلسپی« رئیس پلیس جدید شهر مایل نیست که »تیبز« در این ماجرا دخالت بکند.