عاشقانه
“روی” مردی کلاهبردار، توسط دوست دخترش رها می شود. او پس از مدتی متوجه می شود مبتلا به بیماری مرگباری است. در آخرین روزهای عمرش، تصمیم می گیرد کارهای خوبی انجام دهد…
در خلال جنگ جهانی دوم خلبانی گمنام دچار حادثه می‌شود و در شمال آفریقا سقوط می‌کند. او که به سبب زخم‌های هولناک و شوک روانی نام خود و گذشته اش را به یاد نمی آورد، با نام بیمار انگلیسی به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل داده می‌شود. در آنجا پرستاری به نام هانا با اجازه سرپرست بیمارستان او را در صومعه ای در ایالت توسکانی بستری و از او مراقبت می‌کند…
«دن فلن»، مشت زن س و دو ساله، پس از تحمل چهارده سال حبس به خاطر فعالت در ارتش آزاد بخش ارلند، از زندان آزاد م شود و پس از بازگشت به خانه به ددن «مگ»، محبوبه سابقش م رود. او م خواهد دوباره کار مشت زن را آغاز کند. اما اعضا ارتش آزاد بخش، با ان کار مخالفت م کنند…
زندگی یک تبهکار جوان که به زندان افتاده به لطف دوستی با یک قاتل محکوم که راهنما و مربی اش میشود متحول میشود…
داستان فیلم در مورد عشق ممنوعه یک دختر مسلمان و یک پسر هندو است که می بایست با خانواده های خود و مسائل دیگری کنار بیایند…
ویرات یک افسر ارتش هست، که برای تعطیلات می خواهد به بمبئی بیاید و در راه در هنگامی که یک کیف گم شده و او یک مامور وظیفه شناس بود و نتوانست یک بی قانونی را تحمل کند و شروع به گشتن مسافران می کند و در حین این گشتن به کسی بر می خورد که حامل بمب می باشد، و با پلیس همکاری می کند و این شروع داستانی جذابی از یک سرباز وظیفه شناس می شود…
در فیلم The Immigrant اوایل دهه 20 میلادی اوا و خواهرش ماگدا برای شروع یک زندگی رویایی به آمریکا سفر می کنند. در جزیره الیس بعد از معاینه دکترها متوجه می شوند که ماگدا مریض است و آنها از هم دیگر جدا می شوند. اوا وارد خیابانهای منهتن می شود و ماگدا در قرنطینه باقی می ماند. در این گیرو دار مردی به نام برونو با اوا آشنا می شود. مردی جذاب اما زیرک و اوا را به فاحشگی می کشاند. بعد از مدتی اوا پسر عموی برونو را می بیند و امیدی برایش ایجاد می شود که شاید تواند از دست برونو فرار کند…
دختر «رابین هود» زمانی که پی می برد پدرش توسط «پرنس جان» اسیر شده است، به پسر «شاه ریچارد» و جانشین برحق سلطنت کمک می کند تا دوباره تاج و تخت را بدست آورد و همینطور پدرش را آزاد کند…
یک رابطه‌ی عاشقانه بین یک ژنرال هندی بشوا بنجی جو و همسر دومش مستانی است…
منهتن. ملوین یودال، نویسنده ی داستان های عاشقانه، مردی است سخت وسواسی، بی حوصله و کج خلق. زندگی او از این رو به آن رو می شود چرا که از یک طرف همسایه اش در بیمارستان بستری شده و او ناگزیر به نگه داری از سگ او شده است. و از طرف دیگر باید به حل مشکلات کارول پیشخدمت کافه ای که او بدان رفت و آمد دارد، کمک کند. کارول طاقت تحمل ملوین را دارد و ملوین نیز به کارول بی علاقه نیست…
سن فرانسسکو. «مر فوره» برا «گر» – مالک ک شرکت موفق طراح و برنامه رز عروس کار م کند و به عنوان مدر مراسم، به خاطر دقت و وسواس و توجهش به رزه کار ها، بش از هر کس دگر مشتر دارد. اماخود مر سرش ب کلاه مانده و تنهاست.
“کانلان” که عشق یک برده را با خود دارد،به شاهزاده ای زیبا فرصت گرفتن یک تصمیم خارق العاده را می دهد و…