ماجراجویی
پس از اینکه 3 خلبان کمپانی روستوک بوسیله خلبان های کمپانی j2 کشته می شوند شخصی به نام یوچی مامور می شود تا در منطقه 262 به بررسی موضوع بپردازد. پس از ملاقات با مسئول تعمیر و نگهداری هواپیماها آنها متوجه می شوند که شخصی هواپیماهای آن ها را دستکاری کرده است. در ادامه گروهی از خلبانان جوان مامور مبارزه با گروه خرابکار می شوند…
“نیکولاس” جوان و خانواده اش از یک زندگی با آرامش لذت می برند تا اینکه پدر او از دنیا رفته و آنها را بی پول تنها می گذارد. او به همراه خواهر و مادرش به لندن می رود تا از عمویش “رالف” درخواست کمک بکنند اما او قصد دارد خانواده را از هم جدا کرده و از آنها سوءاستفاده کند…
اینبار قهرمان دبیرستانی یا همان کیک اس به گروهی از شهروندان معمولی که از او الهام گرفته و پوشش هایی ابرقهرمانی برای خود ساخته اند، می پیوندد و در همین حین ، ردمیست به دنبال انتقام از کیک اس به گروه آن ها حمله می کند و…
گرو در این قسمت با برادر دوقلوی خود به نام درو که بسیار موفق بوده مواجه می شود. در ادامه درو از گروه می خواهد که با هم تشکیل یک تیم بدهند اما…
کاپیتان سالازار به همراه یگان دریایی قدرتمندش به دنبال جک اسپارو (جانی دپ)، دریا ها را طی می کنند تا بتواند پس از دستگیری جک اسپارو، او را به سزای اعمالش برساند. ولی جک به دنبال تیر سه شاخه‌ی خدای دریا است که طبق افسانه ها، صاحب این تیر می تواند ارواح طلسم شده را تحت فرمان خود دربیاورد و حاکم واقعی آب ها شود…
وقتی جاسوس های متحدین لوکوموتیو یک دانشمند را میدزدند او نیز تک و تنها به پشت خط های دشمن میرود تا لوکوموتیو خود را پس بگیرد…
«درید» گروهی را تشکیل می دهد تا بسته مرموزی را از چنگ رقیبان بیرون آورد. این بسته توسط گروه های ایرلندی و روسی تعقیب می شود. داستانی پرحادثه سرنوشت آنها را روایت می کند…
در سال 1898، تب طلا همه جا را فراگرفته است و همه کس براى به دست آوردن ثروتى باد آورده به آلاسکا روى می آورد. از جمله « چارلى »، ولگردى تنها که خیلى زود با جویندگان دیگر، « جیم گندهه » دوست مى ‏شود.
زمین مورد حمله ماشین‌های سه پایه فضایی قرار گرفته است. در همین اوضاع یک خانواده برای زنده ماندن تلاش می کنند.
در سال 1945، جنگ جهانی دوم به روزهای آخرش نزدیک می شود و نیروهای امریکایی خیال دارند به جزیره ی کوچکی به نام ایوو جیما حمله کنند که در دست نیروهای ژاپنی است. اما رهبران ژاپن آن جزیره را به چشم آخرین سنگر برای مقابله با تهاجم متفقین می بینند…
سیمبا و نالا صاحب یک دختر بنام کیارا شدند. تیمون و پومبا به عنوان مراقب این بچه انتخاب شدند اما کیارا از دست آنها به راحتی فرار می کند و به سرزمین های ممنوعه پا می گذارد. او در آن سرزمین با بچه شیری به نام کوو آشنا شده و با یکدیگر دوست می شوند. اما او و والدینش نمی دانند که کوو پسر زایرا است. او قصد دارد کوو را با سرنگونی سیمبا به پادشاه تبدیل کند…
«ریکاردو تابز» (فاکس) و «سانی کراکت» (فارل) دو کارآگاه پلیس اند که به طور مخفیانه در فلوریدا کار می کنند. تازه ترین مأموریت آن دو گیر انداختن «مونتویا» (توسار) یکی از رؤسای قاچاقچیان محلی است. «تابز» و «کراکت» برای نفوذ در تشکیلات «مونتویا» خودشان را قایق رانان سریعی جا می زنند که حاضرند در برابر مبلغی مناسب، محموله های قاچاق را به مقصد برسانند…