«جان اسمیت» که هم راه با انگلیسی ها برای تصرف مناطق بکر به ینگه دنیا آمده، با دختری سرخ پوست به نام «پوکوهانتس» آشنا می شود. آن دو برخلاف تفاوت های فرهنگ و رسم و رسوم قبیله ای به یک دیگر دل می بندند…
با پخش شایعه مرگ کاپیتان جان اسمیت، پوکوهانتس پریشان میشود و به همراه میکو، فلیت و پرنسی مسافرت خود را به طرف انگلستان آغاز میکند…
وقتی که «گارگامل»، جادوگری شیطانی موجودات کوچک آبی رنگ را از روستایشان «اسمارف» و خانه‌های قارچ مانندشان بیرون میکند، این موجودات به وسط پارک مرکزی شهر نیویورک آمده و حالا قبل از اینکه گارگامل همه چیز را نابود کند، باید راهی برای بازگشت به سرزمین جادوییشان پیدا کنند.
در این قسمت از انیمیشن اسمورف ها، اسمورف ها به کمک دوستان نژاد انسانشان، به دنبال آزادسازی یکی از دوستانشان به نام “اسمورفت” هستند. کسی که توسط گارگامل دزدیده شده و وی قصد دارد تا با استفاده از اسمورفت به جادویی پلید دست پیدا کنه که…
قرن چهاردهم میلادی، ژاپن. «شاهزاده خانم مونونوکه» نبردی شگفت انگیز میان خدایان حیوانات در جنگل و انسان ها را شرح می دهد…
راپونزل پس از اینکه سنگ های جادویی باعث میشوند موهایش دوباره به شدت رشد کند، باید یاد بگیرند چگونه موهای بسیار بلند را کنترل کند…...
زمانی که پنگوئن، جوکر، ریدلر و کت‌وومن استعداد های شروانه‌شان را با هم ترکیب میکنند تا گاتهام را به وحشت بیاندازند، بتمن و رابین چالش بزرگی را پیش روی خود می بینند…
جک نام پسری است که در سردترین روز اسکاتلند در قرن 19 چشم به جهان می گشاید اما به علت سرمای زیاد، قلبش را از کار می دهد و تنها مامایی که در آنجا حضور داشته قلب او را با ساعتی زنگدار و فاخته عوض می کند و این کار باعث می شود تا او به زندگی خود بتواند ادامه می دهد. جک تحت مراقبت مادلین زندگی می کند اما با مشکلاتی روبه رو می شود که…
دختری با موهای بلند جادویی بنام راپونزل، تمام زندگی‌اش را در یک برج گذرانده است. اما یک دزد فراری تصادفا به او بر می خورد، و حالا راپونزل تصمیم میگیرد به همراه او برای اولین بار قدم به دنیای بیرون بگذارد و بفهمد که واقعا چه کسی است.
«تن تن»، خبرنگار جوان بلژیکی، اینبار به همراه کاپیتان «هادوک» درگیر ماجرای راز یک کشتی غرق شده ی قدیمی و محموله ی مخفی اش میشود که توسط جد کاپیتان هادوک هدایت می شده. اما کس دیگری هم در جستجوی این کشتی است…
زمانی که دار و دسته ی اسکوبی دوو از مزرعه ی شخصی دیدن می کنند، می فهمند که این مزرعه و همچنین سایر مزرعه های شهری نزدیک توسط یک گاوچران روح مانند غارت می شوند. اسکوبی دوو و دوستانش هر طور شده می بایست پرده از راز این ماجرا بردارند…
یک پسر نوجوان پسر از اینکه مادرش ناپدید می شود به یک یتیم خانه فرستاده می شود تا در کنار دیگر بچه های بی سرپرست هم سن و سال خودش زندگی کند، جائی که در آن معنای واقعیِ اعتماد و عشق را درک میکند…
