معمایی
داستان فیلم درباره نویسنده ناموفقی است که بعد از استفاده از دارویی عجیب توانایی های ذهنی اش چندین برابر می شود، چندین زبان جدید یاد می گیرد و حتی پایش به وال استریت هم باز می شود. اما…
در پی یک تراژدی خانوادگی، نویسنده مشتاقی بین انتخاب عشق دوران کودکی‌اش و اغواگری بیگانه ای مرموز مُردد می‌ماند. او که سعی می‌کند از دست ارواح گذشته‌اش فرار کند، مدام به خانه ای که نفس می‌کشد، خونریزی می‌کند… و خاطراتی را به یادش می‌آورد فکر می‌کند.
ناتان پرایس پسر جوانی است که مدتهاست احساس می کند در کالبد فرد دیگر در حال زندگی است و خودش نیست. این احساس زمانی رنگ حقیقت به خود می گیرد که وی با عکسی از دوران بچگی اش روبرو می شود و متوجه این موضوع تلخ می شود که خانواده واقعی او آن کسانی نبوده اند که وی تاکنون فکر می کرده. به همین دلیل ناتان شروع به یافتن خانواده واقعی خود می کند اما او به دلائل نامعلومی تحت تعقیب عده ای مزدور سازمان یافته قرار می گیرد و…
کیو شاگرد زرنگ مدرسه است که پس از ملاقات با مارگو ، تصمیم می گیرد به مارگو که به دوست پسرش شک کرده کمک کند. اما بزودی مارگو ناپدید می شود و …
فیلم داستان نوجوانی با نام کیسی نیوتون را روایت می کند که آرزو های بزرگی در ذهن دارد و می خواهد به هر قیمتی که شده به آنها دست یابد که این باعث ایجاد دردسر و رفتن به اداره ی پلیس برای او می شود. اما همه چیز تغییر می کند وقتی دروازه ای باستانی به سوی یک دنیای بسیار پیشرفته با نام سرزمین فردا پیدا می کند و در این راه با مردی با نام فرنک واکر آشنا می شود و با همدیگر تصمیم می گیرند چیز های جدیدی از این سرزمین را کشف کنند…
لیزا، قمار بازی است که عاشق کارت های قمارش است. رابرت، میلیونری خیرخواه است. مارک، پلیسی است که به سرنخ هایی از یک کسب و کار مخوف رسیده است. زاک، یک روانپزشک با سابقه درخشان است. ملودی، نوجوانی است که در حال مبارزه با اعتیادش به مواد مخدر است. دیانا، پرستاری است که بیماران تمام زندگی اش هستند. این 6 نفر یکباره در سلولی واقع در یک مرکز تحقیقات بیدار می شوند، بدون اینکه بدانند چگونه و چرا به آنجا رفته اند. آیا توهم زده اند یا دیوانه شده اند؟ چیزی که بزودی مشخص می شود این است که آنها در آن مکان تنها نیستند و …
هیزل اتکینز دختری 10 ساله مفقود می شود، تیمی از کارآگاهان در صدد پیدا کردن او هستند.
سه مرد به اسمهای «جیمی» ، «شان» و «دیو» از زمان کودکی در یک محله آرام در شهر بوستون بزرگ شده و با هم دوست بوده اند. اکنون بعد از مدت ها، با به قتل رسیدن دختر جیمی، سرنوشت دوباره آن ها را گرد هم میاورد. شان که یک کارآگاه پلیس است، مسئولیت تحقیق روی این قتل را بر عهده دارد. او شواهد و مدارک وحشتناکی در این باره پیدا می کند و …
یک مرد زخمی توسط یک ماهیگیر از آب گرفته میشود. او که حافظه‌اش را از دست داده، از مامورینی که قصد جانش را دارند می گریزد و سعی دارد خاطراتش را به یاد آورد.
جیسون بورن مبتلا به فراموشی شده است و همچنان به دنبال نشانه هایی از گذشته و احتمالاً آینده اش می باشد و به همین دلیل به مسکو، لندن، پاریس و مادرید می رود تا آنچه را که می خواهد، بیابد و این در حالی است که وی تحت تعقیب یک تروریست نیز هست.
جف تالی که در اداره پلیس لس آنجلس مامور رسیدگی به موارد گروگان گیری است در دو ماموریت اخیرش با شکست مواجه شده و بنابراین از رئیسش می خواهد تا او را به محل آرام تری منتقل کند. بنابراین جف به اتفاق همسر و دخترش به یک شهرک دورافتاده می روند اما در این شهر مامور رسیدگی به یک حادثه گرونگان گیری پیچیده می شود …