اعضای عجیب یک خانواده‌ی از هم‌پاشیده در یک زمستان به طور ناگهانی و با اکراه دوباره زیر یک سقف گرد هم می‌آیند......

چهار مرد برای اینکه زندگی شان از حالت یکنواخت همیشگی خارج شود، یک گروه در محله شان تشکیل می دهند تا به نگهبانی از آنجا بپردازند. اما بصورت تصادفی متوجه می شوند که محله آنها همینطور تمام شهر پر شده از ...

«مل کلپین» که در دوران کودکی به سرپرستی گرفته شده بود، اخیراً پدر شده و تصمیم می‌گیرد تا زمانی که پدر و مادر واقعی خود را پیدا نکند برای فرزندش نامی انتخاب نخواهد کرد. وی برای این‌کار وارد سفری درون ک...

سه خواهر و برادر که برای افتتاح نمایشگاه تازه، پدر مجسمه‌سازشان به نیویورک می‌روند، بعد از وقوع سانحه‌ای که به پدرشان صدمه‌ای جدی می‌زند باید با واقعیت تلخ آسیب‌پذیری و زوال والدین کنار بیایند، در حال...

یک پسر بچه انگلیسی بنام «جیمز گراهام» که در دوران جنگ جهانی دوم به همراه خانواده اش در شانگ های زندگی می کرده، توسط ژاپنی ها به اسارت گرفته شده است......

مگامایند که یک تبهکار نابغه است، بعد از کشتن قهرمان محبوب شهر، کم کم حوصله‌اش سر می رود، زیرا دیگر حریفی برایش باقی نمانده تا با او بجنگد. از این رو تصمیم به ساختن یک قهرمان جدید، بنام تیتان می گیرد. ...

«سروان دوبی» (ویلیامسن) پلیس عصبی مزاج سن فرانسیسکو، «کارآگاه دیوید استارسکی» (استیلر) و «کارآگاه کن «هاچ» هاچینسن» (ویلسن) را کنار هم قرار می دهد تا از شر هر دو خلاص شود. این دو تحقیقات خود را درباره...

یک پدر، پسرش را برای بازدید از دانشگاه ها در ساحل شرقی می برد و با یک دوست قدیمی دیدار می کند که باعث می شود او در مورد انتخاب های زندگیش خود را حقیر احساس کند …...

لری دیلی کاری را به عنوان نگهبان شب موزه ی تاریخ طبیعی قبول می کند اما در نخستین شب نگهبانی اش در می یابد که چه کار مشکلی دارد، شب که فرا می رسد یک طلسم مصری، اشیا و فیگورهای مومی را زنده می کند!…

لری دیلی که بعد از اتفاقات داستان قسمت اول فیلم از شهر خارج شده بعد از گذشت چند وقت به شهر بر میگرده و متوجه میشه که موزه قبلی تعطیل شده و تمام اشیاء عتیقه این موزه به موزه جدیدی در واشنگتن انتقال پیدا کرده و…

شب در موزه در مورد یک نگهبان موزه قدیمی در نیویورک هست که در آن موزه در ساعت 12 شب تا طلوع آفتاب تمامی آدم ها و مردگان آن موزه زنده میشوند که در قسمت سوم فیلم های شب در موزه فرعون بار دیگر توسط جادو زنده میشود و قصد نابود کردن زمین توسط خدایان آسمانی را دارد که…

«الکس» و «نانس» وقت باخبر م شوند که قسمت پان ک دوپلکس قدم خال شده، هر دو فکر م کنند آن چه را دنبالش بوده اند، افته اند. اما خل زود پ م برند که آپارتمان ک عب بزرگ دارد که فکرش را نکرده بوده اند همساه طبقه بالاشان، «خانم کانل»، زن مسن است که از زندگ شان جهنم م سازد.