سال 1957. پسر نه ساله و خال باف به نام «هوگارت»، روز از ک ماه گر محل م شنود «روبات» غول پکر از آسمان به دراچه ا در همان نزدک محل زندگ شان افتاده است. مادر «هوگارت»، «آن»، ان قصه را باور نم کند؛ اما «هوگارت» به دنبال افتن روبات م رود و آن را از آب برون م کشد.

اتفاقات در آپارتمانی در محله‌ ی منهتنِ آمریکا می‌ گذرد که در آن زندگی سگی به نام مَکس به عنوان یک حیوان خانگی با آمدنِ یک هم‌ خانه‌ ی دیگر به نامِ دوک تغییر می کند. آنها همیشه با هم اختلاف و درگیری دا...

باگز بانی به همران لولا بانی تصمیم می گیرند برای پیدا کردن یک اختراع جدید که می تواند آنها را نامرعی کند به نیویورک و پاریس سفر کنند تا…