جنگی
در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم، «ژنرال داگلاس مک آرتور» تصمیم گرفت به قولی که در سال 1942 داده بود، وفا کند و دوباره پس از عقب نشینی اجباری از فیلیپین، به آن جا برگردد. بیش از پانصد سرباز امریکایی در اردوگاهی در فیلیپین اسیر ژاپنی ها بودند و با آنان رفتاری بی رحمانه صورت می گرفت و «مک آرتور» می خواست مطمئن شود که این سربازها صحیح و سالم به کشورشان باز می گردند.
یک سرباز آمریکایی مستقر در زندان ابوغریب خود را پشت دیوارهای سخت و بلند می یابد، او در آنجا به ایجاد دوستی های مخفی با بازداشت شدگان عراقی می پردازد…
در دهه 50 میلادی و در زمان جنگ کره می گذرد. ستوان دوم هانگ سان یئوک مسؤولیت یکی از جوخه ها را برعهده دارد. او با یک گروه کُر کودکان روبرو می شود و می کوشد با وجود تمام گرفتاری ها از آنها مراقبت کند.
ذهن آزرده سیلوستره استالونه که تازه از جنگ ویتنام برگشته در دهکده رفیق صمیمی اش که جلوی چشمانش در جنگ جان باخت مورد آزار یک پلیس از دهکده میشود که بعد از آن ماجرا…
جوئی، به منظور خرید اسلحه برای مردمش که به طور وحشیانه توسط دولت مورد تهاجم قرار گرفته اند، به یک بانک دستبرد می زند. فیلم داستان فرار او به مکزیک و تعقیب شدنش توسط یک کلانتر را روایت می کند…
در ژانویه سال 1943، ارتش آلمان که از حملات متحد بالکان ترسیده است دشمنی بزرگی علیه پارتیزانهای یوگسلاوی در جنوب بوسنی آغاز می کند. تنها راه خروج برای پارتیزانها و هزاران پناهنده پلی بر روی رودخانه نرتوا است…
کاترین پاول یک افسر نیروهای ویژه است که در ماموریتی ضد تروریستی در کنیا فعالیت می کند. اما با ورود دختربچه ای به منطقه عملیات کاترین مشکلاتی بوجود می آید…
فیلم داستانِ فرار عده ای از سربازان، درجه داران و افسرانی است که در بزرگترین و دور افتاده ترین بازداشتکاه نازی ها بسر می برند…
فیلم سرگذشت پسرجوانی به نام «آلبرت» را در زمان وقوع جنگ جهانی اول روایت می کند که اسب مورد علاقه اش را به ارتش کشورش، انگلستان فروخته و خودش هم برای رویارویی با دشمن به ارتش پیوسته است. با شدت گرفتن جنگ در اروپا آلبرت برای جنگ اعزام می شود…
سال 1943. ژنرال جرج پاتن برای سرپرستی واحدهای امریکایی در شمال افریقا به تونس اعزام می شود. خیلی زود پاتن با کمک ژنرال برادلی به پیروزی چشم گیری بر فیلد مارشال رومل دست پیدا می کند، به طوری که در نهایت باعث خروج نیروهای آلمانی از شمال آفریقا می شوند…
در ایالت کارولینای جنوبی در قرن 18، بنجامین مارتین (مل گیبسون) 7 فرزند دارد. گابریل فرزند بزرگ او به نیروی ارتش آمریکا بر خلاف میل و افکار پدرش در مورد جنگ می پیوندد. گابریل پس از زخمی شدن در نبرد به خانه برمی گردد. در جنگ کارولینای جنوبی در سال 1776 دو پسر بنجامین مارتین توسط کت قرمز های ارتش انگلیس کشته می شوند هر چند که بنجامین مخالف جنگ بود مجبور می شود در جنگ شرکت کند و به عنوان فرمانده شبه نظامی ها با انگلیس به مقابله بپردازد…
افسری امریکایی که از زندگی و اعمال خود به غایت گریزان است و برای رهایی از این خستگی ماموریتی برای مقابله با سامورایی ها را قبول میکند تا به آموزش ارتش ژاپن بپردازد . در این میان در نبردی بین ارتش ژاپن و سامورایی ها، کاپتان اتان الگرن به اسارت جنگجویان بومی ژابن در می آید و در این بین با فرهنگ و طرز فکر آنها آشنا شده و …