عاشقانه
جک نام پسری است که در سردترین روز اسکاتلند در قرن 19 چشم به جهان می گشاید اما به علت سرمای زیاد، قلبش را از کار می دهد و تنها مامایی که در آنجا حضور داشته قلب او را با ساعتی زنگدار و فاخته عوض می کند و این کار باعث می شود تا او به زندگی خود بتواند ادامه می دهد. جک تحت مراقبت مادلین زندگی می کند اما با مشکلاتی روبه رو می شود که…
“دانیل” این دفعه با استادش به شهر اکیناوا میره، چون استادش میخواد پدر در حال مرگش و همچنین رقیب قدیمیش رو ببینه، تو این اوضاع احوال هم دانیل واسه خودش دشمن میسازه و درگیری ایجاد میکنه…
“رانبیر راج” یتیم که کفشهای ژاپنی، شلواری انگلیسی، کلاهی روسی و قلبی هندوستانی با خود دارد به بمبئی سفر می کند تا آینده خود را بسازد. او مدال طلای خود را گرو گذاشته و با پول حاصل از آن قمار می کند اما شکست خورده و همه چیزش را از دست می دهد. او در ساحل با “ویدیا”،معلمی که یک مدرسه خصوصی را اداره می کند آشنا شده و عاشقش می شود و…
«استنلی ایپ کیس»، صندوق دار بی دست و پای بانک، تصادفا به ماسکی دست پیدا می کند که هر گاه آن را به چهره می زند به شخصیتی پرتحرک و دیوانه، بسیار قوی و زورمند، شکست ناپذیر، با چهره ای سبز رنگ و کارتونی بدل می شود.
یک شاهزاده مغرور پس از اینکه مورد طلسم قرار گرفته و تبدیل به دیو ترسناکی می شود، مجبور است باقی عمر خود را در قصر زیبایش با خدمتکارانش که قوری، ساعت و… هستند سپری نماید. تا اینکه پس از گذشت سالها دختر...
ویلیام تاچر (هیث لجر)، ملازم یک شوالیه ی قرن چهاردهمی، به طور اتفاقی جایگزین ارباب فقیرش می شود و به جای او در مسابقات نیزه بازی روی اسب شرکت می کند. تاچر در مسابقه برنده می شود و تصمیم می گیرد کار جدیدش را ادامه دهد…
راهول برای برآورده کردن آخرین آرزوی پدربزرگش به روستای کوچکی در هند می رود تا خاکستر او را در آب مقدس رودخانه آنجا بریزد. او در مسیرش با زنی آشنا می شود و یک سری اتفاقات غیر منتظره برای آن ها رخ می دهد…
وقتی کرک ادوارد ثروتمند و مستقل هری داوس کارگردان را برای نوشتن و ساخت فیلمی جدید استخدام می کند زندگی او دچار تغییرات می شود. آنها به مادرید می روند تا ماریا وارگاس ستاره فیلم را پیدا کنند…
شاهزاده‏ خانم آن (آدری هپبورن) که براى تعطیلات به رم سفر کرده است از زندگى مبادى آداب و خشک دربارى خسته شده است. او شبى به تنهایى در شهر به گردش می ‏رود و با خبرنگارى آمریکایى به نام جو (گریگوری پک) آشنا می‏شود و…
هالى (آدری هپبورن) در آپارتمانى در شرق منهتن با گربه‏ اى که نامى ندارد زندگى مى‏ کند. روزى نویسنده‏ اى به نام پل (جورج پپارد) که در همان آپارتمان زندگى مى‏ کند و مورد حمایت مالى زنى مسن‏‌تر (پاتریشا ...
“تاراس” پس از سالها ماجراجویی با دوستان خود، زندگی آرام در مزرعه اش را شروع کرده. او توانسته پسر خود “آدری” را به مدرسه ای در لهستان بفرستد. در این زمان اوکراین زیر سلطه لهستان قرار داشت و آنها تلاش می کردند خود را از زیر سلطه آنها آزاد سازند. از طرفی “آدری” عاشق دختر یکی از بزرگان لهستان می شود و…
پروفسور هنری هیگینس (رکس هریسون) با رفیق زبان شناسش، سرهنگ پیکرینگ (ویلفرید هاید وایت) شرط می بندد که می تواند دختر گل فروش و عامی لندنی، الیزا دولیتل (آدری هپبورن)، را به خانمی متشخص بدل سازد که فصیح و بلیغ حرف بزند…